الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
جلسه ۳۳ درس خارج فقه و اصول استاد فاطمی حفظه الله
تاریخ: یکشنبه ۳ آذر سال ۱۳۹۸
ساعت: ۱۱ صبح
مکان: موسسه امام صادق علیه السلام پردیسان
دلیل چهارم: بنای عقلاء. همین مقدار که واجب است ولو نمیدانیم نفسی است یا غیری باید آن را انجام دهیم. به صرف اینکه ممکن است واجب غیری باشد و نمیدانیم ذی المقدمه واجب است یا خیر پس آن را انجام ندهیم، درست نیست. صرف علم به وجوب ما را بر آن میدارد که آن را انجام دهیم و لازمه این سخن آن است که واجب را نفسی بدانیم.
مقتضای اصول عملیه:
آخوند ره: در اینجا سه صورت داریم:
۱- شک میکنیم در نفسیت و غیریت واجب همراه با علم به وجوب آن. یقین داریم که وضو واجب است اما نمیدانم به خاطر نذر بر من واجب شده (وجوب نفسی) یا بخاطر نماز (غیری) واجب است؟
۲- در نفسی و غیری بودن شک داریم اما در وجوب هم شک داریم.
۳- شک در وجوب نفسی و غیری داریم با علم به عدم وجوب غیر. زنی که حائض است صلاۀ بر او حرام است. در این صورت که علم به عدم وجوب دارد، آیا این
حکم صورت اول: قاعده احتیاط و اشتغال ما را به امتثال آن امر میکند.
مرحوم نائینی ره در اجود التقریرات: این سخن درست است، اما چگونه این شخص میتواند انجام دهد. یحتمل واجب نفسی باشد و در این صورت در اینکه قبل از نماز انجام دهد با پس از آن مخیر است. اما اگر واجب غیری باشد حتما باید پس از آن انجام دهد. و الا هم وضو باطل است و هم نمازش. این را آخوند ره مشخص نکرده است. در اینجا دوران بین تعیین و تخییر است. اگر قبل از نماز انجام دهد مسلما عملش بر طبق هر دو قول درست است. بنابراین در دوران بین تعیین و تخییر قاعده اشتغال ما را به تعیینی بودن رهنمون میسازد.
فوائد، ج۱،ص۲۲۳: مرحوم نائینی ره معتقد است مرجع در اینجا برائت است و فرد مختار است در این که وضو را قبل از وقت نماز بگیرد یا بعد از نماز.
شک داریم در شرطیت وضو برای نماز، که آیا نماز مقید به این وضو است یا خیر؟ آیا نماز با وضو ۱۱ جزء و شرط پیدا میکند مثلا یا همان ده جزء را دارد؛ پس شک میشود در اقل و اکثر ارتباطی و در شک در اقل و اکثر ارتباطی برائت جاری میکنیم.
اشکال اول بر مرحوم نائینی ره: در اینجا اصل مثبت جاری میکنید که خودتان این اصل را قبول ندارید. با برائت در اقل و اکثر ارتباطی، نفسی بودن را اثبات میکنید.
اشکال دوم: علم اجمالی به وجوب دارید و علم اجمالی به اصل تکلیف تا منحل نشده، منجز است و نمیشود برائت جاری کرد.
**************
۲- مالی را که غصب شده، اگر مالک آن را هبه کند یا بفروشد به فرد دیگری، آن فردِ دیگر، مالک میشود و میتواند که از هر کدام که خواست بگیرد. اما اگر مالک با یکی از غاصبین چنین معاملهای کند. در اینصورت غاصب، مالک میشود.
حال چه فرقی بین فروختن یا هبه به اجنبی یا غاصب است؟ فیه اقوال:
**************