الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
جلسه ۳۹ درس خارج فقه و اصول استاد فاطمی حفظه الله
تاریخ: دوشنبه ۱۱ آذر سال ۱۳۹۸
ساعت: ۱۱ صبح
مکان: موسسه امام صادق علیه السلام پردیسان
…
اشکال دوم مرحوم نائینی ره به آخوند ره: امر نفسی که به طهارات ثلاث مطرح میکنید با عارض شدن وجوب غیری، این امر نفسی استحبابی منعدم میشود.
پاسخ: این دو امر با هم تزاحم ندارند که با آمدن یکی دیگری معدوم شود. امر نفسی استحبابی به ذات طهارات ثلاث از حیث مطلوبیت بنفسه صرف نظر از ذی المقدمه تعلق گرفته، اما امر وجوب غیری به لحاظ ذی المقدمه ملاحظه شده است.
اشکال سوم نائینی ره به آخوند ره: اتیان طهارات ثلاث به قصد امر نفسی که متعلق به ذی المقدمه است بدون التفات به امر نفسی استحبابی صحیح است. پس چگونه تعبدی بودن و ترتب ثواب به امر نفسی استحبابی صورت میگیرد؟ بنابراین تعبدیت و ترتب ثواب به امر نفسی استحبابی تعلق نگرفته و بدون توجه و التفات به آن میتوان طهارات را در جهت ذی المقدمه به طور صحیح به جا آورد.
استاد: اگر کسی قبل از نماز ظهر و عصر و طواف با غفلت از آنها، وضو بگیرد. حال در وقت نماز قصد میکند با همان وضو نماز بخواند. در اینجا نماز صحیح است و امر نفسی استحبابی باعث صحت وضو و صحت نماز با آن میشود. زیرا در هنگام وضو هیچ التفات و توجهی به ذی المقدمه و واجب نفسی نداشت.
استاد حفظه الله: بیان آخوند ره قوی است و اشکالات وارد بر آخوند ره وارد نیست.
جواب مرحوم نائینی ره برای حل مشکل طهارات ثلاث: (اجود، ج۱، ص۱۷۵)
ملاک عبادیت طهارات ثلاث امر نفسی است که متوجه ذی المقدمه شده. چون طهارات ثلاث امری است که متوجه ذی المقدمه شده و امر به ذی المقدمه شامل وجوب تحقق اجزاء و شرایط است. یکی از شرایط ذی المقدمه، طهارات ثلاث است. پس امر نفسی به ذی المقدمه تحقق آن را تعبدا با وضو در نظر میگیرد که از شرایط آن است. لذا این امر تعبدی نفسی به ذی المقدمه شامل تعبد و ترتب ثواب به طهارات ثلاث نیز میشود.
اشکال: بین اجزاء و شرایط خلط شده است. اجزا در درون ماموربه و آن اجزا باید توأم با قصد قربت باشد. اما شرایط خارج از ماموربه است. مثلا اگر چند ساعت قبل از نماز فقط از باب استحباب وضو گرفتم و سپس در وقت نماز با آن نماز خواندم. آیا همان امر نفسی به ذی المقدمه تعبدیت وضو را در این فرض محقق و صحیح دانسته یا امر نفسی استحبابی؟ تقید به طهارت در امر به صلاۀ داخل است، نه خود طهارات ثلاث.
**************
در نهایت اگر این قاعده را بپذیریم تنها باید در مواردی که روش و سیره فقهای قبل بود، در همان موارد به کار ببریم نه در تمام ابواب فقه.
از جمله موارد تطبیق در غَسل المتنجس بالبول است. در تطهیر آن باید دوبار آن را آب کشید. اگر نمیتوانیم دوبار شستشو دهیم و یکبار میتوانیم، در اینجا میتوانیم به قاعده میسور استناد کرده و یکبار شستن را کافی بدانیم.
از موارد آن ظرفی است که سگ و خوک آن را لیسیده باشند. تطهیر آن به خاکمالی است. برایمان هفت بار خاکمالی میسور نیست و مثلا یک بار مقدور است. در اینجا قاعده میسور جاری میشود.
اگر این دو بار شستشو یا خاکمالی سببیت در تطهیر باشد، ما سبب را محقق نکرده و لذا مسبب حاصل نمیآید. مگر آنکه تخفیف در نجاست را قائل شویم.
این کلام قابل خدشه است. اگر قاعده میسور را قبول دارید، مسئله نجاست وطهارت احکام وضعیه و به دست شارع است. اگر شارع بول را نجس نمیدانست دیگر تطهیر لازم نبود. بنابراین به دست شارع است احکام وضعیه. بنابراین اگر بر طبق قاعده میسور شارع یکبار شستن یا سه بار خاکمالی را کافی دانسته باشد، پس نجاست مرتفع میشود و تخفیف نجاست معنا ندارد.
از جمله موار قاعده در نجاستی است که در چاه افتاده باشد. اگر نتوانی به آن حدنصابی که در طهارت آن بیان شده دلو بکشیم، میتوان قاعده میسور جاری کرد و به همان اندازه که توانایی داریم دلو میکشیم.
از جمله موارد آن در غسل میت است. اگر صدر و کافور نداشته باشیم میتوانیم قاعده میسور جاری کنیم و بجای غسل با صدر و کافور با آب خالص آن غسلها را انجام میدهیم.
از جمله موارد آن، وجوب عتق رقبه مومنه است. اگر رقبه مومنه نباشد بر طبق قاعده میسور، رقبه مسلمه را باید آزاد کنیم.
**************