الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
جلسه ۴۵ درس خارج فقه و اصول استاد فاطمی حفظه الله
تاریخ: سهشنبه ۱۹ آذر سال ۱۳۹۸
ساعت: ۱۱ صبح
مکان: موسسه امام صادق علیه السلام پردیسان
…
نائینی ره به نقل از فشارکی ره فوائد ج۱ ص۲۸۹: شیخ ره صراحتا فرمود ثمره این قول در نجات انسان در زمین مغصوبه ظاهر میشود که اگر کسی وارد شود و قصد توصل نباشد ورود فقط متصف به حرمت میشود.
اشکال آیت الله سبحانی حفظه الله به محقق نائینی ره و مرحوم فشارکی ره: این توضیح و تفصیلی که در رابطه با کلام شیخ ره دادید درست نیست. سخن شیخ ره فقط در باب تزاحم نیست. بلکه بیان ایشان اعم است. مثلا در جایی که اگر کسی نماز فائته دارد و قبل از وقت نماز ظهر مثلا بلند میشود وضو میگیرد و در این وضو نه قصد اتیان فائته را دارد و نه نماز ظهر و نه محبوبیت ذاتی آن را. آیا با این وضو میتواند نماز بخواند؟ خیر نمیتواند. زیرا قصد توصل نداشت. در این مثال چرا شیخ ره فتوا به بطلان وضو میدهد در حالی که مسئله از باب تزاحم نیست.
استاد حفظه الله: اشکال آیت الله سبحانی حفظه الله وارد نیست. زیرا در مثال مناقشه نیست. شما از کجا مثال آنها را به معنای انحصار گرفتید؟ اما اینکه چرا شیخ ره وضو را باطل میداند به این دلیل است که وضو از امور قصدیه است.
سومین نکته بیان شیخ ره: جلسه بعد
**************
کلمه اعاده در مستثنی منه واقع شده. منظور از اعاده چیست؟ اگر به معنای لغوی باشد، این حدیث هم ادا را در برمیگیرد و هم قضا را. زیرا اعاده به معنای لغوی یعنی چیزی را که ماهیت آن را به وجود آوردیم بار دوم هم به وجود آوریم و اگر ادا باشد داخل وقت و اگر قضا باشد خارج وقت بجا میآوریم. اما اگر منظور اعاده به معنای اصطلاح فقهی باشد، فقط شامل ادا میشود.
اولا اعاده به معنای فقهی اصطلاح جدیدی است که بعدا بین فقهاء مرسوم شده و معلوم نیست زمان ائمه علیهمالسلام چنین معنایی باشد. لذا اقوی این است که به معنای لغوی باشد. بنابراین در مستثنی منه اگر به معنی لغوی بگیریم مطابقتا هم قضا را میگیرد و هم ادا را. اما اگر منظور اصطلاح فقهی باشد اداءً را به طور تطابقی در برمیگیرد و قضاءً را به طریق اولویت. پس ثمره عملی ندارد و هر کدام از دو قول را بگیریم نتیجه یکی است.
احتمالاتی دارد:
اینکه طُهور خوانده شود به عنوان اسم مصدر برای تَطَهُّر.
احتمال دیگر که قویتر است به فتح تاء است: طَهور. در این صورت به نظر میرسد صفت مشبهه یا صیغه مبالغه باشد.
احتمال دیگر این است که طَهور باشد به معنای آنچه که طهارت با آن محقق میشود، یعنی آب و خاک.
آیا مراد از طهور طهارت حدثی است فقط، یا شامل طهارت خبثی هم میشود؟ به نظر میرسد حدیث طهارت حدثی را شامل میشود. زیرا حدیث آنچه را جنبه رکنیت و اهمیت دارد جدا میکند و این ویژگی در طهارت حدثیه است و نه خبثیه.
**************