الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
جلسه ۵۷ درس خارج فقه و اصول استاد فاطمی حفظه الله
تاریخ: شنبه ۷ دی سال ۱۳۹۸
ساعت: ۱۱ صبح
مکان: موسسه امام صادق علیه السلام پردیسان
شیخ ره: ما این ثمرهای که به قول مقدمه موصله مترتب نمیدانیم. چه قائل به مقدمه موصله باشیم و چه به وجوب مطلق مقدمه. صلاۀ بنابر هردو قول باطل یا صحیح است و تفکیکی میان حکم آن دو وجود ندارد. اگر معنای نقیض را بدانیم
نقیض هر شیئی رفع و عدم آن است. مرحوم شیخ ره میفرماید در ما نحن فیه ازاله نجاست از مسجد واجب اهم است و مقدمه آن ترک الموصل است بنابرقول صاحب فصول ره. بنابرقول مشهور مطلق الترک مقدمه است. چه بنابرقول صاحب فصول ره و چه بنابرقول مشهور نقیض الترک المطلق میشود رفع ترک المطلق و نقیض ترک الموصل میشود رفع آن. هر دو معنای عدمی هستند و نقیض آن دو خود صلاۀ نیست تا متعلق حرمت قرار گیرد. بنابراین طبق هر دو قول نماز صحیح است؛ زیرا معنای نقض عدمی است.
اما اگر نقیض را اینگونه تعریف کرد نقیض کل شیء رفع أو مرفوع، در اینصورت صلاۀ خودش متعلق نهی قرار میگیرد.
**************
اگر اجزا و شرایط منسیه غیر رکن باشد. مثلا قرائت یا تشهد را فراموش کند.
نکته کلی آن است که بخاطر سهو و نسیان غیر رکن، صلاة باطل نمیشود و موجب اعاده نمیشود.
اجزا و شرایط منسیه اگر به رکن بعدی داخل نشدیم، تدارک آن واجب است.
اما اگر به رکن بعدی رسیده باشیم، عملاً این جزء قابل تدارک نیست. در اینجا سه صورت است.
گاهی نه قضا و نه سجده سهو هیچکدام واجب نیست،
و در مواردی هم هر دو واجب است،
و در مواردی فقط قضا واجب است.
این قسم مبنی بر روایاتی است که وجوب سجده سهو را در موارد خاصی که در روایات ذکر شده واجب میداند. مثلا قرائت از این قسم است. دو دلیل است که در ترک قرائت سهوا چیزی بر او واجب نیست. یکی «حدیث لا تعاد» است و دیگری روایاتی است که بهطور خاص در مورد ترک قرائت چیزی بر عهده مکلف قرار نداده.
من ترک القرائة متعمدا أعاد الصلاة و من نسی فلا شیء علیه.[۱]
صحیحه محمد بن مسلم: من نسی القرائة فقد تمت صلاته فلا شیء علیه.[۲]
این دو روایت مطلق است و هم سجده سهو را واجب نمی داند و هم اعاده را.
در برخی روایات داریم که در هر نقیصهای در نماز سجده سهو واجب است. این روایات با روایات فوق تعارض میکند. دو راه حل داریم:
یا تعارضا، تساقطا.
یا جمع عرفی کنیم و آن روایاتی که سجده سهو را لازم میداند حمل بر استحباب کنیم.
در اینجا بحثی مبنایی وجود دارد. در هر دو مبنا اگر امکان تدارک باشد.
به نظر میرسد شرط، نفس قرائت است، نه صلاة در حال قرائت.
بنابراین اگر ما شرط قرائت را رعایت نکردیم مادامی که محلش هست و داخل در رکن بعدی نشدیم، لازم است دوباره برگردیم و آن را با شرطش انجام دهیم، اما اگر از محل رد شدیم چیزی واجب نیست.
فی رجل جهر فی ما لاینبغی الاجهار فیه و اخفی ما لم ینبغی الاخفاء فیه فقال علیهالسلام ای ذلک فعل متعمدا فقد نقض صلاته علیه الاعاده و ان فعل ناسیا او لایدری فلا شیء علیه فقد تم صلاته.[۳]
**************
[۱] من لایحضر، ج۱، ص۳۴۵، باب احکام سهو ح۱۰۰۵
[۲] کافی ج ۳ ص ۳۴۷ ح ۱، وسائل ج ۲ ص ۷۶۷ باب ۲۷ ح ۲
[۳] من لا یحضر ج ۱ ص ۳۴۴ باب احکام السهو ح ۱۰۰۳، تهذیب ج۲، ص۱۶۲