الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
جلسه ۶۲ درس خارج فقه و اصول استاد فاطمی حفظه الله
تاریخ: یکشنبه ۱۵ دی سال ۱۳۹۸
ساعت: ۱۱ صبح
مکان: موسسه امام صادق علیه السلام پردیسان
ثمره پنجم بر وجوب مقدمه: اگر مقدمه را واجب بدانیم کسی که مقدمه را ترک کند معصیت کرده و فرد فاسق محسوب میشود؛ برخلاف آنکه مقدمه را واجب ندانیم.
آخوندره: کسی که مقدمه اول را ترک کرد، مقدمات بعدی و ذی المقدمه نیز ترک شده است، در نتیجه یک واجب ترک شده و نه واجبات متعدد. با ترک مقدمه اولی عملا ذی المقدمه ترک میشود و ذی المقدمه که ترک شد، مقدمات ثانیه و ثالثه ندارد، زیرا با ترک همان مقدمه اولی، نوبت به فعلیت مقدمه دوم و سوم حاصل نمیشود و آن مقدمات از وجوب ساقط میشود. لذا اصرار بر عصیان صدق نمیکند و فرد فاسق نیست.
برخی معاصرین مانند آیت الله سبحانیحفظه الله: چون واجب غیری است در کنار واجب نفسی، ثمره قابل قبول است. زیرا امر مولوی است و تعلق میگیرد به واجب غیری و ترک آن موجب عصیان شده و فسق آور است. زیرا هم امر نفسی را ترک کرده و هم امر غیری را.
استادحفظه الله: بیان آیت الله سبحانیحفظه الله قابل قبول نیست. اگر واجبی نفسی ده تا مقدمه داشته باشد و بر ترک آن عصیان صدق کند، این فرد چند استحقاق عقاب دارد؟ یعنی هر چه مقدمات واجب بیشتر باشد و او ذی المقدمهای را ترک کند، به تعداد مقدمات آن عقاب میشود؟ نمیشود آن را پذیرفت زیرا یکی از فرقهای واجب نفسی و غیری آن است که واجب نفسی ترکش عقاب دارد؛ اما واجب غیری ترکش عقاب ندارد. بنابراین بر ترک وضو و غسل مثلا شخص، توبیخ و عقاب نمیشود؛ بلکه فقط بر ترک نماز عقاب میشود.
ثمره ششم: اگر مطلق مقدمه را واجب بدانیم، گاهی مقدمه به یک عنوان متعلق واجب شمرده میشود و به یک عنوان متعلق نهی، مانند وضو با آب غصبی. لذا همان اختلافات در مسأله اجتماع امر و نهی در اینجا هم جاری میشود.
آخوندره: اجتماع امر و نهی در شی واحد در جایی است که امر به متعلق خودش مستقل تعلق بگیرد و نهی نیز مستقل به متعلقش تعلق بگیرد و بینهما عموم خصوص من وجه باشد. اما در مثال فوق غصب صحیح است؛ اما امر به وضو به عنوان مقدمیت ممکن است متصف به وجوب شود، در حالی که مقدمیت حیثیت تعلیلیه دارد: یعنی به این علت که مقدمه وجوب است، متصف به وجوب میشود. نتیجه آن میشود که بین آن دو عموم و خصوص مطلق است. «لا تغصب» به طور عام و مطلق میگوید غصب نکن. اما در مسئله وضو اگر بخواهد واجب شود، حیثیت تعلیلیه است، یعنی به علت وضو بودن آن را میخواهیم انجام دهیم.