سید احمد فاطمی

جلسه ۶ درس خارج فقه و اصول استاد فاطمی ۳۱ شهریور ۱۳۹۸

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

جلسه ۶ درس خارج فقه و اصول استاد فاطمی حفظه الله

تاریخ: یکشنبه ۳۱ شهریور سال ۱۳۹۸

ساعت: ۱۲ صبح

مکان: موسسه امام صادق علیه السلام پردیسان

بحث اصول:

«مبادی احکام» اصطلاحی است نزد فقهاء که معنای لغوی آن مراد نیست. «ما یبحث عن عوارض الاحکام الخمسة، ملازماتها و معانداتها». کار فقیه در احکام است. مثلا اگر به این نتیجه رسید کاری واجب است یا حرام است، عوارض این وجوب و حرمت چیست؟‌

در مبادی احکام از خود احکام، ملازمات و معاندات آنها بحث می‌شود. اینکه مثلا احکام خمسه چه عوارضی دارد. بعبارة اخری، این حکم چه ملازماتی دارد. اینکه اگر چیزی واجب شد مقدمه‌اش هم واجب است؟ مثلا نماز، آیا ضدش حرام است یا نه؟‌ وقت نماز ضیق است آیا می‌توان مطالعه کرد؟‌ نه. حرام است. اگر چیزی واجب شد دیگر حرام نمی‌شود. پس مبادی احکام یک اصطلاح فقهی است.

مدعای بروجردی ره در نهایة الاصول: مقدمة الواجب از مبادی احکام است نه علم اصول.

تعریف مبادی احکام: ما یبحث فیه عن عوارض الاحکام الخمسة.

در نماز در دار غصبی برخی ادعا کرده‌اند: عنوان متعدد است.

برخی بر مرحوم بروجردی ره اشکال کرده‌اند: ایرادی ندارد که چیزی از مبادی احکام باشد و در عین حال عقل هم یک حیثیت در نظر بگیرد. یعنی ملازمه عقلی ببیند و آن ملازمه را ثابت بداند. پس این کبری قرای می‌گیرد در استنباط لذا مساله‌ای اصولی می‌شود هرچند از یک حیث از مبادی احکام است. این طبقه هم بالا است (در مقایسه با طبقه پائین) و هم پائین است (در مقایسه با طبقه بالا).

مرحوم خوئی ره در محاضرات اشکال کرده است:‌ این از مبادی احکام نیست زیرا مبادی دو قسم است

تصوریه (تصور موضوع و ذات آن. غرض از علم چیست؟‌ تعریف علم اجمالی)

و تصدیقیه

در حالیکه این هیچکدام از آنها نیست.

بررسی اشکال خوئی ره: قلنا هرچند از مبادی است اما مشکلی ندارد اصولی هم باشد (دوحیثیتی باشد). می‌توان آن را از مبادی تصوری گرفت.

بحث دیگر مرحوم بروجردی ره: (مقدمه واجب اصولی نیست) موضوع علم اصول الحجة فی الفقه است. مسائل علم اصول و آنچه در احوال و عوارض الحجة فی الفقه بحث می‌کند. مشخصات خبر واحد چه باید باشد. مثلا شهرت فتوایی می‌تواند الحجة فی الفقه باشد. اما مقدمة الواجب از الحجة فی الفقه نیست. بله، ملازمه هست اما این ملازمه که دیگر از تعینات و تشخصات الحجة فی الفقه نیست.

اشکال به مرحوم بروجردی ره: ما دنبال اثبات دلیل حکم شرعی هستیم. اگر با ملازمه ثابت کنیم، این هم طریق برای آن است. یعنی وجوب شرعی آن ثابت می‌شود. اگر ملازمه شد می‌شود مثل دلیل حجیت خبر واحد.

تهذیب الاصول را هم ببینید.

بحث فقه:

عنوان بحث: فرق قواعد فقهیه و مسائل اصولیه

قواعد فقهیه: تطبیق و انطباق کلی بر مصادیق است (نتیجه جزئی است)

در قواعد اصولیه: چیز جدیدی استنباط نمی‌شود و کشف جدیدی نداریم. تنها یک انطباق است. در عرف هم همینطور است.

 

اشکال

شما چطور استنباط را در مساله اصولیه رکن قرار می‌دهید درحالیکه در بسیاری از مسائل اصولیه کشف نداریم مثل اصول عملیه شرعیه و عقلیه (قبح عقاب بلا بیان). نمی‌توان گفت مباح است. یا مثال دیگر که با رجوع به برائت شرعی می‌گوئیم دخان حرام نیست. اما حکم اصلی آن را نمی‌دانیم. در برخی از اینها اصلا حکمی نیست نه ظاهری نه واقعی)، پس تعریف جامع و مانع نیست لذا دست از قید استنباط بردارید.

 

جواب‌

اگر معیار اثبات حقیقی علم و علمی باشد، اشکال وارد است. اما منظور ما اثبات علم و علمی نیست. بلکه یک جامع که اعم از علمی و قطعی و ظن معتبر یا تنجّز و تعذیر است، پس تعریف جامع است. اما «مانع» بعدا می‌آید.

 

اشکال دیگر مرحوم خوئی ره

ایشان می‌فرماید: توهم دیگری هم هست. در بسیاری از اینها حکم جدیدی نداریم. می‌گوید از این لباس که شک کردی نجس است استفاده کن.

 

جواب توهم از خود مرحوم خوئی ره

ایشان می‌فرماید: فرق اساسی است. قواعد فقهیه آن چیزی است که از ادله ثابت شده است. اما مساله اصولیه (برائت و احتیاط) از ادله ثابت نشده است. این اصول وقتی بکار می‌رود که در ادله فحص کامل کند. بخلاف عبای مشکوک که اصلا نیاز به فحص ندارد.

 

نظر استاد حفظه الله

جواب ایشان جواب خوبی است.