سید احمد فاطمی

جلسه ۱۰ درس خارج فقه و اصول استاد فاطمی ۷ مهر ۱۳۹۸

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

جلسه ۱۰ درس خارج فقه و اصول استاد فاطمی حفظه الله

تاریخ: یکشنبه ۷ مهر سال ۱۳۹۸

ساعت: ۱۱ صبح

مکان: موسسه امام صادق علیه السلام پردیسان

بحث اصول:

تقسیمات مقدمه

مقدمه به اعتبارات مختلف تقسیمات مختلف دارد.

از جمله به اعتبار کیفیت به چهار قسم تقسیم می‌شود: مقدمة‌الوجود، الوجوب، الصحة، العلم (گاهی علم به بری‌الذمه مقدمه است).

  • مقدمة‌الوجود: مثل اجزاء‌ نماز نسبت به وجود نماز. مثلا رکوع و سجود مقدمه وجود نماز هستند. نماز تدریجی الوجود است. لذا کسی نگوید مقدمه باید قبل از ذی المقدمه محقق شود.
  • مقدمة‌الوجوب: اگر این نباشد وجوب ذی‌المقدمه محقق نمی‌شود. مثل استطاعت نسبت به حج.
  • مقدمة‌الصحة: با غسل یا وضو نماز خواندن.
  • مقدمة‌العلم: رسیدن به علم متوقف بر این مقدمه است. نمی‌داند قبله کدام طرف است. نماز به چهار طرف می‌خواند. یکی از اینها به طرف قبله بوده است.

اشکال آخوند ره: در مقدمه علمیه: اصل بحث در این است که آیا از ذی‌المقدمه چیزی ترشح می‌کند به وجوب مقدمه؟ در حالیکه در مقدمه علمیه این وجوب ترشح نمی‌کند. برای حصول مومِّن از عقاب باید چهار نماز بخواند (لزوم عقلی) اما ترشح نیست.

ایضا در مقدمة‌الوجوب: ‌اصلا بدون استطاعت، ذی‌المقدمه وجوب نخواهد داشت.

اشکال در مقدمه صحت: مقدمه صحت بازگشتش به مقدمه وجود است. با فقدان هر کدام از اینها ذی‌المقدمه وجود نخواهد یافت.

 

تقسیم دیگر برای مقدمه: از لحاظ شدت و ضعف تاثیرگذاری ذی‌المقدمه در مقدمه.

این انقسامات (مطرح شده در این دو روز) اعتباری است. مثلا شرعی-عقلی به اعتبار حاکم

  • مقدمه سبب: میرزای قمی ره در قوانین: ما یکون منه وجود المسبب و یتوقف علیه وجوده.

برخی معاصرین: این تعریف ایشان مقتضی را هم شامل است زیرا مقتضی هم یکی از اجزاء علت است (مقتضی، عدم المانع، وجود شرط).

تعریف دیگر برای سبب: ما یلزم من وجوده وجود المسبب و من عدمه عدمه. اکثر علما این را گفته‌اند. مثلا کسی باید بنده آزاد کند. مقدمه آن این است که صیغه را بگوید اعتقت عبدی یا وضو و غسل نسبت به طهارت (با وضو طهارت حاصل می‌شود).

  • مقدمه‌ای که شرط باشد. ما یلزم من عدمه عدم المشروط و لا یلزم من وجوده وجود المشروط. تاثیرگذاری این خفیف‌تر است. مثل طهارت نسبت به صلاة.
  • مقدمه معدّ: یقرّب (القاصد) الی المقصود. یقرّب الی المعلول
  • عدم المانع:

سوال: آیا عدم می‌تواند تاثیرگذار باشد؟! مثل عدم پول

جواب: عدم در فلسفه تاثیر ندارد. اینجا دو چیز با هم تعارض دارند. گفته‌اند عدم المانع یکی از شروط است. مثلا پوستین نباید از غیر ما لم ‌یوکل لحمه باشد.

 

یکی دیگر از تقسیمات مقدمه: مقدمه مقارن، متقدم، متوخر (اینها مثالهایی در فقه دارد)

مقدمه: مثلا وصیت ۳ قسم است: تملیکیه، عهدیه (تعهدیه)، فکّیّه

تملیکیه: مثلا بگوید بعد از مرگم، باغی که دارم ملک فلان طلبه باشد.

مقارن: بلوغ نسبت به تمام تکالیف شرعیه.

متوخر: اغسال لیلیة برای متطهر از کثیره برای صوم روز بعد

شرط و مقدمه از اجزاء علت است. نمی‌شود معلول محقق باشد و علت متاخر بیاید. مشکل را باید حل کنیم.

 

**************

بحث فقه:

قاعده الاذن فی شیء اذن فی لوازمه

یک قاعده کاربردی: الاذن فی شیء اذن فی لوازمه و لواحقه و متعلقاته

کسی کلید منزل را می‌دهد به دوستش برای استفاده. میوه را استفاده می‌کند. کولر را روشن می‌کند. بخلاف ماشین داخل حیات. عرف این را می‌فهمد. عند الشک که آیا اذن شامل فلان مورد می‌شود یا نه. دلیل ما سیره عقلایی است که یک دلیل لبی است و اطلاق ندارد باید قرد متیقن را گرفت.

 

روایات قاعده

در این زمینه چند روایت داریم:

روایت اول در وسائل الشیعه است. این روایت سند خوبی دارد. محمد بن حسن الصفار (استاد صدوق ره). ابی محمد (امام حسن عسگری علیه السلام): الداخل فیها و الخارج منها (راه رسیدن و راه آب)

روایت دوم، حدیث باب ۳۰ است که روشنتر است.

حسین بن یزید نوفلی از اصحاب امام رضا علیه السلام است. او مدتی در قم بوده و بعد به کوفه رفته است. بعضی رجالیون در او احتمال غلوّ داده‌اند ولی نجاشی ره و برخی مثل مرحوم خوئی ره این را رد کرده‌اند و گفته‌اند معتبر است. «اسماعیل بن ابی زیاد سکونی» معلوم نیست شیعه باشد. حدود ۱۱۲۲ روایت را نوفلی از ایشان نقل کرده است که میراث عظیمی است. رجالیون در مذهب شیعه عمل به میراث سکونی کرده‌اند.

فقضی له رسول الله صلی الله علیه و آله بالمدخل الیها و المخرج منها و مدی (تصرفات). هرچند مالک باغ نشده است.

علما برای این قاعده به این روایت استناد کرده‌اند.

علاوه بر این دو روایت، سیره عقلائیه هم داریم. در آنچه که معلوم است عمل به قاعده می‌کنیم بخلاف موارد مشکوک مثل اتومبیل.