سید احمد فاطمی

جلسه ۷۳ درس اخلاق و خارج فقه استاد فاطمی ۲ بهمن ۱۳۹۸

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

جلسه ۷۳ درس اخلاق و خارج فقه استاد فاطمی حفظه الله

تاریخ: چهارشنبه ۲ بهمن سال ۱۳۹۸

ساعت: ۱۱ صبح

مکان: موسسه امام صادق علیه السلام پردیسان

بحث اخلاقی

خلاصه بحث: ادب پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله و اصحاب ایشان-ادب حضرت نوح و سلیمان علی نبینا وآله و علیهم السلام

(“۰۳:’۳۸)

مبحث فقه

خلاصه بحث: جهت چهارم در قاعده ید: بررسی اصل یا اماره بودن این قاعده

آیا قاعده ید اصل است یا اماره؟

اگر ثابت شود اصل است، در این‌صورت لوازم آن‌چه که با اصل به آن حکم می‌شود ثابت نمی‌شود. اما اماره لوازم آن را نیز اثبات می‌کند.

باید به سراغ دلیل اثبات این قاعده رفت که آیا از دلیل آن اصل بودن ثابت می‌شود یا اماره بودن؟ اگر دلیل آن اجماع باشد چون دلیل لبی است فقط آثار مالکیت اثبات می‌شود نه چیزی بیشتر از آن. اگر اخبار را مدرک آن بدانیم، مفاد اخبار اشاره داشت به اینکه اگر مالی در دست کسی باشد می‌توانیم آن مال را از او بخریم و شهادت دهیم که مال از اوست. یعنی ملکیت ثابت شده است برای او. بنابراین روایت تنها مالکیت عبد را برای صاحب ید اثبات می‌کند و اصل یا اماره بودن از آن دانسته نمی‌شود.

اگر کسی بگوید در برخی از روایات جایز دانسته شده که فرد بر اساس قاعده ید می‌تواند قسم یاد کند که صاحب ید مالک مال است. بنابراین چون در قسم خوردن و شهادت دادن علم لازم است پس روشن می‌شود که این قاعده اماره است و نه اصل؟

پاسخ: بعضی از اصول عملیه جایگزین علم طریقی می‌شود که به آن‌ها اصول تنزیلیه یا محرزه گفته می‌شود. مانند اصل استصحاب. ممکن است اصل در این‌جا نیز مثبت باشد.

اما اگر دلیل آن را بنای عقلاء بدانیم، در میان عقلاء مرسوم است که صاحب ید را مالک می‌دانند که مبنای آن ظن نوعی به ملکیت او است و وقتی ظن باشد جنبه اماریت پیدا می‌کند.