الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
جلسه ۷۷ درس خارج فقه و اصول استاد فاطمی حفظه الله
تاریخ: یکشنبه ۱۳ بهمن سال ۱۳۹۸
ساعت: ۱۱ صبح
مکان: موسسه امام صادق علیه السلام پردیسان
قائل به «امر به شیء نهی از ضد خاص میکند» دلیلی داشت که سه پایه دارد. مثال: امر به ازاله نجاست از مسجد را حرام است کسی به تاخیر بیندازد و یا تاخیر انداختن ادای دین حالّ. حتی اگر کسی دین خود را تاخیر بیندازد را میتوان غیبت کرد مطل الغیبة یحلّ عرضه. [۱]
ترک ضد مقدمه فعل ضد دیگر است (ترک نماز واجب است)، و مقدمة الواجب واجبة > پس امر به شیء اقتضای نهی از ضد عام میکند.
مولا که میخواهد ازاله تاخیر نیفتد اقتضا میکند نهی از نماز بکند. پس مقدمات سه گانه از این قرار است:
مولا باید بگوید ترک نماز را ترک نکن بلکه به فکر ازاله باش > نماز باید فاسد باشد و از باب مقدمه ازاله باید مولا نهی از فعل نماز بکند تا زمینه ازاله فراهم شود.
استاد سبحانی حفظه الله به هر سه مقدمه اشکال میکند. مقدمه ۱- ترک ضد، مقدمه فعل ضد است. گذشت که اینها در یک مرتبه هستند > مقدمه نیست. این را قبول کردیم.
مقدمه واجب، واجب است. استاد سبحانی حفظه الله: مقدمه واجب را مطلقا واجب (وجوب شرعی) نمیدانیم. علت ایشان: میگوید به دو دلیل: یا لازم دارد لغو باشد، و یا هدف که تحریک عبد باشد تامین نشود.
اما لغویت: زیرا اگر عبد قصد اتیان ذی المقدمه را داشته باشد مقدمه را هم اتیان میکند. زیرا اگر عبد قصد اتیان ذی المقدمه را نداشته باشد اصلا داعی ندارد انجام دادن را در حالی که شما قصد دارید ایجاد داعی بکنید.
استاد حفظه الله: قبلا هم گفتیم ولی تکرار میکنیم. این بیان ایشان درست نیست. لغو نیست. اینطور نیست اصلا ایجاد داعی نشود. زیرا مولا، خالق عبد است و خلق و خوی عبد و عوامل تحریک او را بهتر از هر کسی میشناسد. و انها لکبیرة الا علی الخاشعین (جسمی و قلبی). خیلیها که خاشع نیستند آن را بعنوان تکلیف انجام میدهند و از نماز لذت نمیبرند. گاهی مقدمه خودش حساب جدایی دارد. مثلا با وضو بودن رزق و روزی شما را زیاد میکند > اگر امر بکند به این، حتی اگر عبد حال نداشته باشد امر مولا لغو نیست. لعلّ داعی بر مقدمه باعث شود داعی بر انجام ذی المقدمه هم بشود.
بله اگر روایت داشتیم که کسی که وضو بگیرد و نماز نخواند وضویش باطل است حرف ایشان صحیح میبود ولی اینطور نیست. انگیزه انسانها در انجام تکالیف بعضا منویّات است و رسیدن به اثرات وضوو طهارت.
اما مقدمه سوم را هم ایشان گفت لغو است. چرا بعنوان مقدمه انجام اهم، ترک ضد (نماز) را واجب بکند؟ این کار لغو است! نماز را ترک میکند لازم نیست مولا این ترک نماز را لغو بکند.
استاد حفظه الله: نه تنها لغو نیست بلکه ایجاد داعی هم میکند. اینکه بگوید فعلا نماز را ترک کن و برو سراغ ازاله این برای عبد ایجاد داعی میکند. میفهمد نماز که عمود دین است را الان نمیخواهد. آیا این ایجاد داعی نیست؟! این کاملا عبد را تحریک میکند. لذا بیان استاد سبحانی حفظه الله قابل قبول نیست. ارشاد الاذهان ایشان را ببینید.
یا اینکه مولا از عبد بخواهد نماز را نخواند و طلب را به بدهکار بدهد.
این نماز هم باطل است.
قلنا بحث در این است که آیا امر به شیء نهی از ضدش میکند یا نه. قلنا دو مسلک هست. مسلک مقدمیت گذشت.
الان نوبت مسلک ملازمه است. آیا تلازم هست؟
این هم منوط به امور ثلاثه است:
۱-امر به شیء مستلزم نهی از ضد عام آن است. نهی از ترک ازاله.
۲-اگر عبد که ماموریت دارد ازاله بکند به یک امر وجودی خود را مشغول بکند (نماز-مطالعه) یلزم ترک ازاله را زیرا اینها لا یجتمعان هستند. ملازم است با ضد عام (ترک ازاله)
۳-متلازمان در حکم با هم مساوی هستند> ترک ازاله مورد نهی است زیرا امر به ازاله شده. فعل نماز با ترک ازاله متلازم است. ترک ازاله منهی عنه است> لذا فعل نماز هم باید منهی عنه باشد. لذا امر به شیء یقتضی نهی از ضد عام را. اما آیا این سه مقدمه درست است؟
[۱] قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ): لِيُّ الْوَاجِدِ بِالدَّيْنِ يُحِلُّ عِرْضَهُ وَ عُقُوبَتَهُ، مَا لَمْ يَكُنْ دَيْنُهُ فِيمَا يَكْرَهُ اللَّهُ (عَزَّ وَ جَلَّ).(طوسی، ۱۴۱۴ه.ق، ص۵۲۰)
**************
(۳۶:۴۵)