سید احمد فاطمی

جلسه ۸۰ درس اخلاق و خارج فقه استاد فاطمی ۱۶ بهمن ۱۳۹۸

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

جلسه ۸۰ درس اخلاق و خارج فقه استاد فاطمی حفظه الله

تاریخ: چهارشنبه ۱۶ بهمن سال ۱۳۹۸

ساعت: ۱۱ صبح

مکان: موسسه امام صادق علیه السلام پردیسان

بحث اخلاقی

عنوان بحث: ادب انبیاء در مقابل کفار. حضرت نوح, حضرت هود, حضرت حضرت ابراهیم, حضرت موسی, حضرت عیسی و رسول الله صلی الله علیه و آله و علیهم السلام

**************

(۴۵:۳۵)

بحث فقه

عنوان بحث: بررسی استفاده از مفهوم شرط در اماریت ید کافر بر میته بودن از روایت اسحاق بن عمار در قاعده ید

امر هفتم در قاعده ید

قاعده ید حلیت برای مسلم را قطعا ثابت می‌کند. اما آیا ید کافر هم می‌تواند اماره میته بودن گوشت در دست او باشد؟ در اینجا اختلاف است بین علما.

برخی گفته‌اند: بله. این گروه تمسک به روایت اسحاق بن عمار کرده (گذشت دیروز) و استفاده از مفهوم شرط کرده‌اند.

 

عن إسحاق بن عمار عن العبد الصالح عليه السّلام أنه قال: لا بأس بالصلاة في الفراء اليماني و فيما صنع في الأرض الإسلام قلت فإن كان فيها غير أهل الإسلام قال إذا كان الغالب عليها المسلمون فلا بأس.

 

یعنی اگر غلبه نباشد > فیه باس

 

استاد حفظه الله:

آیا این استدلال را می‌شود پذیرفت؟ نه. قابل اشکال است.

اولا مفهوم شرط محل بحث است که آیا حجت است یا نه. علما بعضا می‌گویند «شرط مفهوم ندارد» مضافا به اینکه، در اینجا به روایت اگر دقت کنیم بعضی فقها مثل صاحب جواهر ره اصرار دارد که دلالت بر میته بودن می کند اما در مقابل ایشان برخی دیگر از علما در اینکه «ید کافر اماریت بر میتة بودن را دارد یا نه» گفته‌اند: امام در این مقام نیست که آن را بیان کند.

هدف امام این است که سوق مسلمین را بگوید. علاوه بر اینکه این اماره اشکال دیگری هم دارد: اگر در یک منطقه دو طایفه (مسلمان وغیر مسلمان) مساوی باشند از روایت چه برداشت می‌شود؟ آیا یعنی این سوق فیه باس!!

 

نظر بهتر این است که بگوییم:

اینجا اماره بودن ید کافر بر میتة بودن منظور حضرت نیست. روایت از این جهت ساکت است و در مقام بیان نیست. مثلا: اگر سگ شکاری حیوان را گرفت اگر روایتی دارد که از گوشت آن بخورید منظورش این نیست که حتی اگر نشُسته است می‌توانید آن را بخورید. تنها دلالت بر تذکیه می کند.

 

روایت اسماعیل

استدلال دیگر به روایت اسماعیل است.

وَ عَنْهُ عَنْ سَعْدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ أَبِيهِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ عِيسَى قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ علیه السلام عَنِ الْجُلُودِ الْفِرَاءِ يَشْتَرِيهَا الرَّجُلُ فِي سُوقٍ مِنَ أَسْوَاقِ الْجَبَلِ‏ أَ يَسْأَلُ عَنْ ذَكَاتِهِ إِذَا كَانَ الْبَائِعُ مُسْلِماً غَيْرَ عَارِفٍ- قَالَ عَلَيْكُمْ أَنْتُمْ أَنْ تَسْأَلُوا عَنْهُ إِذَا رَأَيْتُمُ‏ الْمُشْرِكِينَ يَبِيعُونَ ذَلِكَ وَ إِذَا رَأَيْتُمْ يُصَلُّونَ فِيهِ فَلَا تَسْأَلُوا عَنْهُ.

اگر تذکیه شده نجس نیست. پس اگر از ماکول اللحم باشد، می‌شود با آن نماز خواند و الا نمی‌شود.

«ایسأل عن ذکائه اذا کان البائع مسلما غیر عارف؟» احتمالا یعنی عارف به ولایت اهل بیت علیهم السلام نیست یا اینکه مومن است ولی احکام را بلد نیست. البته این دو احتمال در بحث ما فرقی ایجاد نمی‌کند.

«علیکم انتم ان تسالوا عنه اذا رایتم المشرکین یبیعون ذلک و اذا رایتم یصلّون فیه» در این صورت نیاز به سوال ندارد «فلا تسالوا عنهم».

من لا یحضر ج ۱ ص ۲۵۸ ح ۷۹۲ . تهذیب ج ۲ ص ۳۷۱ ح ۱۵۴۴ وسائل ج ۲ ص ۱۳۵۲ باب ۵۰ ح ۷

 

وجه سوال کردن از مسلمان غیر عارف درباره تذکیه

امام علیه السلام چرا امر کرد اگر مسلمان غیر عارف است بپرسید مذکی است یا نه؟

مستدلین گفته‌اند: از این جهت سوال کرده است که بفهمد تذکیه شده است یا نه. تا مبادا از یک کافر خریده باشد که در این صورت میتة است. زیرا صدر روایت داشت که مشرکین هم یبیعون. لذا معلوم می‌شود اگر مسلمان از مشرک خریده باشد اماره است بر میتة بودن. و الا این سوال حضرت لغو می شود.

الان که می‌فروشد اگر ید کافر واسطه شده باشد، ید او حاکم است هر چند دو ید هست و یکی از دست ها هم دست مسلمان است، لذا محکوم به میتة است. پس اماریت ید مسلم بر مذکی بودن برای وقتی است که از کافر نخریده باشد. در نتیجه از اینجای روایت فهیمده می‌شود ید کافر اماره بر عدم تذکیه است.

 

اشکال بر صاحب جواهر ره: چه انگیزه هست شخصی تحقیق کند. مخصوصا که فروشنده مسلمان است؟ زیرا سائل گفت مشرکین هم در این سوق هستند.

نظر صاحب جواهر ره: از این روایت استفاده می‌شود که ید کافر اماره عدم تذکیه است. (ج ۸ ص ۵۴)

 

نظر استاد حفظه الله:

ظاهرا حق با ایشان است. حتی اگر روایت هم نباشد استصحاب هم همین را می‌رساند.