سید احمد فاطمی

جلسه ۸۴ درس اخلاق و خارج اصول استاد فاطمی ۲۳ بهمن ۱۳۹۸

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

جلسه ۸۴ درس خارج فقه و اصول استاد فاطمی حفظه الله

تاریخ: چهارشنبه ۲۳ بهمن سال ۱۳۹۸

ساعت: ۱۱ صبح

مکان: موسسه امام صادق علیه السلام پردیسان

بحث اخلاقی

خلاصه بحث: ادب حضرت محمد صلی الله علیه و آله در قرآن و روایات – حدیث امام حسین علیه السلام از تقسیم اوقات روزانه پیامبر صلی الله علیه و آله به سه قسمت

۳۰:۰۸

خارج اصول

خلاصه بحث: بررسی اعتراضات آخوندبه مساله ترتب و جواب آن‌ها

اعتراضات آخوند (ره) بر خودش در قول به محال بودن ترتب:

۱- جلسه قبل بیان شده.

۲- ممکن است کسی بگوید امرین عرضیین را با امرین طولیین قیاس کردید؛ یعنی معتقدید هم‌چنانکه امرین عرضیین مطارده دارند، امرین طولیین نیز با هم مطارده دارند. امر به ازاله متعلق خودش را محقق می‌کند، امر به صلاۀ نیز متعلق خودش را. چرا در امرین طولیین ترتب ممکن نباشد؟ یک امر اهم است و اولویت دارد و دیگری مهم و مشروط بود، لذا در این امرین طولیین مطارده نیست.

پاسخ آخوند (ره) از این اشکال:

۱- طرد امری که متعلق به مهم است اختصاص به صورت اتیان اهم ندارد. حتی اگر امر اهم را عصیان کند باز هم امر به مهم با آن مطارده می‌کند. به این صورت که اگر امر اهم را عصیان کرد شرط امر مهم محقق شده و امر مهم به فعلیت می‌رسد. در اینجا امر اهم ساقط نشده است؛ بلکه به فعلیتش باقی است، لذا هر دو به فعلیت رسیده و امر فعلی تحقق متعلقش را می‌خواهد؛ بنابراین مطارده واقع می‌شود میان فعلیت دو امر.

پاسخ:

الف) در این‌جا دو مفهوم وجود دارد. یک مفهوم آن است که امر فعلی برای ایجاد متعلقش داعی میشود. در نتیجه به ذهن انسان تبادر می‌شود که چون امر به اهم فعلیت خود باقی است و امر مهم با قصد عصیان اهم به فعلیت رسید، پس مطارده ایجاد می‌شود. اما مفهوم دوم آن است که امر به مهم با اینکه به فعلیت رسیده، إبا ندارد که شخص به سراغ اهم برود. اهم اولویت دارد نسبت با مهم و مقدم است بر مهم و این‌جا هر چند زمینه انجام امر مهم بخاطر عصیان محقق شد، اما هم‌چنان امر اهم اولویت دارد و با قصد امتثال امر اهم، امر به مهم کنار می‌رود و در مرتبه بعد قرار می‌گیرد. بنابراین این دو امر در یک رتبه و در عرض هم نیستند تا مطارده حاصل شود؛‌ بلکه اولویت موجود و باقی است و این همان معنای طولیت است که مطارده را از میان می‌برد.

ب) مطارده‌ای در این‌جا وجود ندارد. امر سه مرتبه دارد: جعل، فعلیت، امتثال.

در هیچکدام این دو با هم تنافی و مطارده ندارند. زیرا در جعل موضوع هر کدام جداست و حکم هم جداگانه برای هر موضوع قرار گرفته است. در مقام فعلیت نیز تکاذبی ندارند. زیرا اولویت در فعلیت، با امر اهم است. در مقام امتثال نیز چنین است. اگر صارفی از امر اهم وجود ندارد، به سراغ اهم باید رفت و نه مهم. اما اگر صارفی از امر اهم موجود است، آن‌گاه می‌توان مهم را انجام داد. لذا مطارده‌ای در مقام امتثال نیز حاصل نمی‌شود.

۲- ولو از طرف امر مهم مطارده نباشد، اما از جانب اهم مطارده است. زیرا امر مهم در مرتبه امر اهم نیست ولی امر اهم در مرتبه امر مهم قرار می‌گیرد.