سید احمد فاطمی

جلسه ۹۹ درس اخلاق وخارج‌اصول استاد فاطمی ۲۱ اسفند ۱۳۹۸

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

جلسه ۹۹ درس اخلاق و خارج اصول استاد فاطمی حفظه الله

تاریخ: چهارشنبه ۲۱ اسفند سال ۱۳۹۸

[کلاس غیرحضوری]

بحث اخلاقی

ادب رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم با خدا وخلق خدا

ماه رجب است و ماه بازگشایی درهای رحمت و مغفرت الهی.

خداوند متعال میفرماید هر آن‌کس که ذکر مرا کند همنشین من است و هرچه خواست به او می‌دهد.

ادامه بحث ادب رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم:

علامه طباطبایی ره ج۶، ص۳۱۶ ذیل آیه ۱۲۰ سوره مبارکه مائده روایاتی را از اهل بیت پیامبر علیهم السلام که بیانگر خصوصیات رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است، بیان نموده. از خصوصیات اخلاقی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم تواضع بود. در حالی که اشرف مخلوقات بود، هرگز خود را بالاتر از دیگران نمی‌دانست.

در مکارم الاخلاق روایتی نقل شده است: اَلْحَسَنُ بْنُ فَضْلٍ اَلطَّبْرِسِيُّ فِي مَكَارِمِ اَلْأَخْلاَقِ: رُوِيَ أَنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لاَ يَدَعُ أَحَداً يَمْشِي مَعَهُ إِذَا كَانَ رَاكِباً حَتَّى يَحْمِلَهُ فَإِنْ أَبَى قَالَ تَقَدَّمْ أَمَامِي وَ أَدْرِكْنِي فِي اَلْمَكَانِ اَلَّذِي تُرِيدُ؛ وقتی حضرت سواره بود هرگز کسی را اجازه نمی‌داد که پیاده کنار او راه رود؛ مگر آن‌که به او نیز می‌گفت سوار شو و اگر آن شخص قبول نمی‌کرد به او می‌گفت که جلوتر برو.

ابوالقاسم کوفی در کتاب الاخلاق خود می‌گوید: لم ینتقم لنفسه من احد قط بل کان یعفو و یصفح؛ آنکس که به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم توهین و بی احترامی می‌کرد، حضرت هرگز به‌خاطر نفس خود انتقام نمی‌گرفت.

کسی که قلبش پر از مهر و مهربانی است هرگز به انتقام فکر نمی‌کند.

اگر فردی را تا سه روز نمی‌دید از حال او جویا می‌شد. اگر می‌گفتند مسافرت است، او را دعا می‌کرد و اگر می‌گفتند در منزل است، به عیادتش می‌رفت.

انس بن مالک نقل می‌کند که ۹ سال خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم را کردم و وقتی کار اشتباه سهوی در امور خدمتم می‌کردم هرگز پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم به من نفرمود: لم فعلتَ کذا و کذا. گاهی که برخی از همسران پیامبر مرا مذمت می‌کردند، از من دفاع می‌نمود.

هم‌چنین انس می‌فرماید: لا یدعوه احد من اصحابه و غیرهم الا قال لبیک؛ هرگز اتفاق نیفتاد که کسی از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم چیزی در خواست کند الا اینکه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم می‌فرمود لبیک.

هم‌چنین پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم اصحابش را با کنیه صدا می‌زد و در میان اعراب صدا زدن با کنیه نشانه احترام است.

و کان صلی الله علیه و آله و سلّم یعسر داخل علیه بالوسادة التی تحته فان أبی ان یقبلها… کسی که به نزد پیامبر می‌آمد، زیراندازش را به او می‌داد و هرگاه شخص نمی‌پذیرفت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم آنقدر اصرار می‌کرد تا این‌که او می‌پذیرفت.

إن رسول الله صلی الله علیه و آله و سلّم كان لا يسأله أحد من الدنيا شيئا إلا أعطاها.

اگر در جامعه اسلامی کسی نیاز به چیزی داشته باشد و دیگران توان کمک به او داشته باشند و کمک نکنند، از مسلمانی نیست. در روایت داریم کسی که مسکن داشته باشد و به محتاج آن ندهد خداوند متعال به فرشته‌هایش ندا می‌دهد که به عزت و جلالم قسم من در بهشت به او مسکن نخواهم داد.

علامه طباطبایی ره به نقل از کافی این روایت را نقل می‌کند: قال الصادق علیه السلام: کانَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله اذا دَخَلَ مَنْزِلًا قَعَدَ فی ادْنَی الْمَجْلِسِ حینَ یدْخُلُ.

 

نظافت در سیره رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم:

از سایر مسائلی که برای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم اهمیت فوق العاده داشت، نظافت بود.

در روایتی چنین می خوانیم:

«عن محمد بن مسلم، انه سال ابا جعفر علیه السلام عن الخضاب. فقال:کان رسول الله صلی الله علیه و آله و سلّم یختضب و هذا شعره عندنا»

محمد بن مسلم از امام باقر علیه السلام از خضاب کردن (رنگ کردن موی سرو صورت)پرسید، آن حضرت علیه السلام فرمود:«رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم خضاب می کرد، و اکنون موی خضاب شده آن حضرت، نزد ماست.»

سرمه کشیدن از آداب رسول خدا بود و هر شب آن را انجام می‌داد.

هم‌چنین تقید به مسواک زدن داشت.

امام صادق علیه السلام: من سنن المرسلین السواک.

در روایات داریم نماز با مسواک افضل است.

هم‌چنین عطر زدن برای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم بسیار اهمیت داشت، به نحوی که وقتی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم از مسیری می‌گذشت تا لحظاتی بوی عطرشان باقی بود و کسی که از آن مسیر می‌گذشت از بوی عطری که باقی بود می‌دانست که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم از آن مسیر گذشته است.

 

آداب سفر در سیره رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم:

شیخ صدوق ره از امام باقر علیه السلام در الفقیه نقل می‌کند: کان رسول الله صلی الله علیه و آله و سلّم یسافر یوم خمیس.

برخی روایات سفر در روز پنجشنبه را خیر می‌داند.

شیخ صدوق ره در من لا یحضر از امام جعفرصادق علیه السلام: كان رَسولُ صلی الله علیه و آله و سلّم فی سَفرهِ اِذا هَبَطَ سَبَّحَ وَ اِذا صَعِدَ كَبَّر؛ رسول‌اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در سفر در سراشیبی‌ها تسبیح خدا می‌کرد (سبحان‌الله می‌گفت) و در سربالایی‌ها تکبیر (الله‌اکبر) می‌گفت.

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم برای افرادی که عزم سفر داشتند همواره دعا می‌فرمود.

 

یاد خدا در سیره رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم:

یکی از خصوصیات ویژه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم آن بود که پیوسته به یاد خدا بود. حضرت خدیجه می‌فرماید هرگاه پیامبر وارد خانه می‌شد آب می‌خواست (و وضو می‌گرفت) و پس از آن دو رکعت نماز می‌خواند و سپس به بستر می‌رفت.

امام باقر علیه السلام قَالَ: مَا اِسْتَيْقَظَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مِنْ نَوْمٍ قطّ إِلاَّ خَرَّ لِلَّهِ عَزَّوَجَلَّ سَاجِداً؛ پيغمبر صلی الله علیه و آله و سلّم از هيچ خوابى برنمى‌خاست مگر آنكه براى خداوند عزّ و جل به سجده مى‌افتاد.

برخی آدابی که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم مقید بود، اعمال شاق و سختی برای ما نیست از جمله سجده کردن بر خدا پس از بیداری.

 

علاقه به همسر

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم آخرت و دنیا را در کنار هم داشت. در روایات داریم که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم بسیار خانواده و زنانش را دوست داشت.

کافی از امام صادق علیه السلام: «من اخلاق الانبیاء حب النساء».

امام صادق علیه السلام: جعل قرة عینی فی الصلاة و جعل لذتی فی النساء.

زن به عنوان یک مظهر محبوبیت و لذت در دین است. مراد از این لذت تنها ارضای غریزه جنسی حیوانی نیست. بلکه همراه با حب و همنشینی است.

******************

۴۵:۴۶

 

بحث اصول

اقسام کلی (منطقی و طبیعی وعقلی)

مرحوم نائینی ره و آقا ضیاء عراقی ره و خویی ره: برای طبیعت حصه‌های مختلف در افراد وجود دارد. حصه‌ای از انسانیت در زید، حصه‌ای در عمر و… . به عبارت دیگر «وجود الحصص لطبیعه».

برخی دیگر: فردی که به وجود می‌آید، با آن فرد اساساً طبیعت بتمامه به وجود می‌آید؛ نه حصه‌ای از آن.

کلی بر سه قسم تقسیم می‌شود:

 

منطقی: مفهوم کلی در مقابل مفهوم جزیی. پس مفهوم کلی یعنی ما لایمتنع صدقه علی کثیرین. مانند مفهوم انسان.

طبیعی: مفهومی که کلی بر آن صدق می‌کند و معروض کلی قرار می‌گیرد. مانند الانسان کلی، الشجر کلی و…

عقلی: عارض و معروض با هم ملاحظه شوند. یعنی انسان از آن جهت که کلی است ملاحظه شود. به عبارت دیگر ظرفش فقط در ذهن است و عقل.

قسم اول و سوم موطن و ظرفش فقط عقل است. محل نزاع در معنای دوم است که آیا مثلا کلی انسان هنگامی که در غالب فرد در خارج محقق می‌شود، حصه‌ای از آن محقق شده، یا اصل طبیعت بتمامه؟

 

نظر منسوب به شیخ الرئیس ره

از شیخ الرئیس ره مشهور است که کلی طبیعی در هر یک از افراد به طور تام محقق می‌شود.

مَثَلا کلی طبیعی نسبت به افرادش، مثل پدران است نسبت به فرزندانش؛ نه مثل یک پدر نسبت به فرزندانش. هر انسانی صورت تمام نمای کلی طبیعی خودش است و در هر کدام از افراد یک کلی طبیعی موجود است.

 

مختار استاد حفظه الله

بیان شیخ الرئیس اقرب است به واقع.