الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
جلسه ۱۰۳ درس خارجاصول وفقه استاد فاطمی حفظه الله
تاریخ: سهشنبه ۲۷ اسفند سال ۱۳۹۸
[کلاس غیرحضوری]
(کفایه ج۱ ص۲۲۶): کل واحد واجب بنحو من الوجوب. وجوب اطراف واجب تخییری به نحوی است که با انجام یکی از آنها، وجوب از سایر اطراف برداشته میشود. در واقع جواز ترک در واجب تعیینی ممنوع است؛ اما در واجب تخییری پس از امتثال یکی از آنها، ترک مابقی جایز است. گویا اغراض در مقام عمل با هم تزاحم کرده و با انجام یکی و حاصل شدن غرض آن، چون غرض مولا حاصل شده، امر از مابقی ساقط میشود.
چگونه ممکن نیست این اغراض با هم جمع شوند؛ در حالی که در ابطال روزه با فعل حرام کفاره جمع واجب میشود.
قیاسی که آیت الله سبحانی الله سبحانی حفظهالله نموده معالفارق است. زیرا کفاره جمع در مثال فوق، واجب تخییری نیست و تعیینی است. بنابراین جواب مرحوم آخوند ره به قوت خود باقی است.
اشکال سوم آن بود که اگر عبد همه اطراف واجب تخییری را ترک کند شما میگویید فقط یک عقاب دارد. چگونه ممکن است بر ترک سه واجب یک عقاب مترتب باشد؛ در حالی که واجب آن است که ترکش عقاب دارد و باید برای ترک هر کدام از آنها مستقلاً یک عقاب مترتب باشد؟
آخوند ره پاسخ داده است که عامل تعدد عقاب، یا فوت شدن مصلحتهای ملزمه است؛ یا به فعلیت رسیدن تکالیف.
اگر اولی باشد، در واجب تخییری چون امکان جمع نیست، مولا در مقام عمل گویا یک مصلحت را که قابل وصول است اراده کرده و با ترک همه آنها نیز تنها یک مصلحت فوت میشود؛ لذا فقط یک عقاب بر ترکش تعلق میگیرد.
اما اگر ترک تکالیف فعلی موجب عقاب باشد، این امر در زمانی است که مولا در مقام امتثال نفرموده باشد که یکی از آنها کافی است؛ اما در واجب تخییری مولا خودش فرموده که بالفعل یکی از این سه عمل را انجام بده. بنابراین چون مولا امتثال یکی از آنها را کافی میداند، با ترک همه آنها تنها مستحق یک عقاب است.
آخوند خراسانی ره هم در پاسخ به اشکال اول و هم در بحث صحیحی و اعمی به این قاعده استناد میکند در حالی که این قاعده، قاعدهای فلسفی و تکوینی است و مداخله دادن آن به مسائل علم اصول صحیح نیست. علاوه بر این مرحوم آخوند ره بر طبق قاعده الواحد معتقد است در بحث صحیح و اعم، صحیحی میتواند یک قدر جامع در بین نمازهای متعدد (مثلا تنهی عن الفحشاء و المنکر) بیابد؛ اما اعمی نمیتواند. در حالی که منظور از واحد در این قاعده، واحد شخصی است؛ اما مراد از واحد در صلاة که در بحث صحیح و اعم از آن بحث شده، واحد نوعی است. بنابراین پاسخهای مرحوم آخوند ره به اشکالت فوق را میپذیریم اما استناد او به قاعده الواحد را در این مسائل صحیح نمیدانیم.