سید احمد فاطمی

جلسه ۱۰۴ درس خارج‌اصول وفقه استاد فاطمی ۲۸ اسفند ۱۳۹۸

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

جلسه ۱۰۴ درس خارج‌اصول وفقه استاد فاطمی حفظه الله

تاریخ: چهارشنبه ۲۸ اسفند سال ۱۳۹۸

[کلاس غیرحضوری]

بحث تفسیر – اخلاق

ادب رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم

معنای ادب و ادب انبیای الهی خصوصاً نبی اکرم بیان شد.

معنای ادب: بهترین حالت انجام عمل اختیاری را ادب گویند که در ارتباط با خدا و خلق خدا صورت می‌گیرد.

-از جمله آداب رسول خدا، آن بود که گرسنگان را سیر می‌کرد و مایه آرامش و امنیت خلق خدا بود.

الكافي، ج‏۸، ص۱۲۹، (باب حديث رسول الله): ۹۹.عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ وَ غَيْرِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام قَالَ مَا كَانَ شَيْ‏ءٌ أَحَبَّ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم مِنْ أَنْ يَظَلَّ جَائِعاً خَائِفاً فِي اللَّه‏.

دوست داشتنی‌ترین عمل در نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم پناه دادن به گرسنگان و کسانی که احساس نا امنی می‌کردند، بود. مهمترین مصداق شکر گذاری همین است که نعمت‌های خداوند را در مسیر خدمت به او و خلقش استفاده کرد. از این روایت اهمیت مسئولیت‌های اجتماعی در اسلام دانسته می‌شود.

 

شکرگذاری حضرت

از دیگر فضائل رسول خدا شکر گذاری بود.

بحار الأنوار،ج‏۹۵، ص۱۴، (فصل فيما نذكره من صفة حمد النبي…): ۱۴.رَأَيْتُ فِي الْجُزْءِ الثَّانِي مِنْ تَارِيخِ نَيْشَابُورَ فِي تَرْجَمَةِ حَسَنِ بْنِ بَشِيرٍ بِإِسْنَادِهِ قَالَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ يَحْمَدُ اللَّهَ بَيْنَ كُلِّ لُقْمَتَيْن‏.

 

عبرت‌آموزی حضرت

عبرت آموزی از دیگر خصلتهای رسول اکرم بود:

سنن النبى صلى الله عليه و آله، ج‏۱، ص۲۰۳ (باب ما نورده من سننه صلى الله عليه و آله فى الاموات و ما يتعلق بها): و عن القطب في دعواته؛ أنه قال: كان النّبيّ صلّى اللّه عليه و آله إذا تبع جنازة غلبته كأبة (حزن و اندوه توأم با تفکر) و اكثر حديث النفس و أقل الكلام.

قبری را اگر می‌دید، می‌نشست و دستش را بر قبر می‌گذاشت و طلب رحمت و مغفرت می‌کرد برای مدفون و به بازماندگان اموات می‌فرمود: آجرک الله و یرحمکم.

 

کیفیت وضو گرفتن رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم با سه مشت آب وضو می‌گرفت:

الكافي، ج۳، ص۲۵ (باب صفة الوضوء…): عَلِيٌّ عَنْ أَبِيهِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِيعاً عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه‌السلام: «إِنَّ اللَّهَ وَتْرٌ(واحد) يُحِبُّ الْوَتْرَ فَقَدْ يُجْزِئُكَ مِنَ الْوُضُوءِ ثَلَاثُ غُرَفَاتٍ (مشت) وَاحِدَةٌ لِلْوَجْهِ وَ اثْنَتَانِ لِلذِّرَاعَيْنِ وَ تَمْسَحُ بِبِلَّةِ يُمْنَاكَ نَاصِيَتَكَ وَ مَا بَقِيَ مِنْ بِلَّةِ يَمِينِكَ ظَهْرَ قَدَمِكَ الْيُمْنَى وَ تَمْسَحُ بِبِلَّةِ يَسَارِكَ ظَهْرَ قَدَمِكَ الْيُسْرَى».

 

کیفیت نماز خواندن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم

نماز را اگر فرادی می‌خواند با حضور قلب کامل و اگر جماعت می‌خواند با کمترین مؤونه و سریع تمام می‌کرد؛ بنابراین در نمازش هم رعایت خلق خدا را می‌نمود.

بحار الأنوار(ط – بيروت)/ج‏۱۶/ ص۲۲۸/باب ۹ (مكارم أخلاقه و سيره و سننه ص…): «وَ كَانَ لَا يَجْلِسُ إِلَيْهِ أَحَدٌ وَ هُوَ يُصَلِّي إِلَّا خَفَّفَ‏ صَلَاتَهُ‏ وَ أَقْبَلَ عَلَيْهِ وَ قَالَ أَ لَكَ حَاجَةٌ؟»

در رابطه با کیفیت نماز شب رسول خدا، ایشان ابتدا چهار رکعت را می‌خواند و سپس می‌خوابید و دو مرتبه بیدار می‌شد و چهار رکعت دیگر می‌خواند و سپس دوباره می‌خوابید و نزدیک اذان صبح سه مرتبه بیدار می‌شد و نماز شفع و وتر را می‌خواند.

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در نماز وتر خود ۷۰ مرتبه استغفار می‌کرد:

من لا يحضره الفقيه/ج‏۱/ ۴۸۹ / باب دعاء قنوت الوتر: «وَ رَوَى عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أَبِي يَعْفُورٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام قَالَ: اسْتَغْفِرِ اللَّهَ فِي الْوَتْرِ سَبْعِينَ‏ مَرَّةً».

 

کیفیت روزه گرفتن رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم

اوایل بعثت خیلی زیاد روزه می‌گرفت. مدتی از عمرش را نیز، صوم داوود می‌گرفت به این صورت که یک روز در میان روزه‌دار بود. گویا حضرت داوود علیه‌السلام چنین روزه می‌گرفته. در اواخر عمر شریف‌شان صوم الدهر انجام می‌داد. پنجشنبه اول و آخر ماه و چهارشنبه وسط ماه را روزه می‌گرفته و خداوند به کسی که چنین روزه بگیرد ثواب روزه کل ماه را می‌دهد و گویا کل روزها را روزه بوده است.

الكافي(ط – الإسلامية)/ ج‏۴ / ۹۰ /باب صوم رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: ۳-عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَرْوَانَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام یَقُولُ‏: «كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم يَصُومُ حَتَّى يُقَالَ لَا يُفْطِرُ ثُمَّ صَامَ يَوْماً وَ أَفْطَرَ يَوْماً ثُمَّ صَامَ الْإِثْنَيْنِ وَ الْخَمِيسَ ثُمَّ آلَ مِنْ ذَلِكَ إِلَى صِيَامِ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ فِي الشَّهْرِ- الْخَمِيسِ‏ فِي‏ أَوَّلِ‏ الشَّهْرِ وَ أَرْبِعَاءَ فِي وَسَطِ الشَّهْرِ وَ خَمِيسٍ فِي آخِرِ الشَّهْرِ وَ كَانَ يَقُولُ ذَلِكَ صَوْمُ الدَّهْرِ».

 

******************

۳۶:۲۰

خارج فقه

قاعده فراغ و تجاوز از اصول هستند یا امارات؟ (مسأله اصولی یا قاعده فقهی)

قبلاً بیان شد که ضابطه اصولی بودن یک مسأله آن است که نتیجه‌اش کبرای کلی قرار بگیرد در استنباط احکام شرعیه کلیه. در هر مسأله‌ای که ثبوت محمول بر موضوع بدیهی نباشد، برای اثبات آن نیازمند دلیل هستیم. این دلیل را واسطه در اثبات گویند. در حمل احکام خمسه بر یک موضوع چون بدیهی نیست نیازمند دلیل هستیم و بحث از این دلیل و اثبات کننده، در علم اصول صورت می‌گیرد.

در قاعده فراغ و تجاوز حکم جدیدی استنباط نمی‌شود و این قواعد واسطه برای اثبات حکم کلی جدیدی واقع نمی‌شود؛ بلکه عملی انجام شده که دارای اجزایی است و شک می‌کنیم که در بجا آوردن آن، آیا اختلالی یا مانعی به وجود آمده، بر طبق این دوقاعده حکم می‌کنیم که این مانع و اختلال ایجاد نشده و عملی که انجام شده مصداق مکلف به صحیحه است که مولا بدان امر نموده است. بنابراین نتیجه این دو قاعده، انطباق عمل و مصداق انجام شده، بر حکم کلی است که ویژگی‌های قواعد فقهی محسوب می‌شود. بنابراین، این دو قاعده، از قواعد فقهیه محسوب می‌شوند.

 

چه تفاوتی بین مسأله فقهیه و قاعده فقهیه است؟

فراغ و تجاوز را دو قاعده می‌دانیم؛ اما چرا به آن‌ها مسأله فقهیه نمی‌گوییم؟ برخی معتقدند تفاوت ماهوی میان آن دو نیست و تفاوت در لفظ است. در اصطلاح فقها تفاوتی ذکر شده است:

 

قاعده فقهیه:

اگر شاخصی کلی داشته باشیم که مسائل مختلفی را تحت پوشش قرار دهد و بر آن‌ها منطبق شود، قاعده فقهیه نامیده می‌شود.

 

مسأله فقهیه:

اما مسأله فقهیه آن است که در یک موضوع خاص بوده و شمول ندارد. قاعده فراغ و تجاوز از آن‌جا که بر مسائل فراوانی در شریعت منطبق می‌شوند، قاعده فقهیه می‌دانیم.

 

قاعده تجاوز از کدام نوع است؟

آیا قاعده تجاوز را مختص به صلاۀ می‌دانند؟ اگر آن را مخصوص باب صلاۀ بدانیم آیا باز هم قاعده فقهیه محسوب می‌شود؟

باز هم قاعده فقهیه محسوب می‌شود. زیرا صلاۀ خود مسائل مختلفی دارد و قاعده فقهیه آن است که کلیت داشته باشد و چندین مسأله را تحت پوشش قرار دهد، هر چند آن مسائل در یک باب باشد.

 

**************