سید احمد فاطمی

جلسه ۱۱۷ درس خارج اصول وفقه استاد فاطمی ۲۶ فروردین ۱۳۹۹

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

جلسه ۱۱۷ درس خارج اصول وفقه استاد فاطمی حفظه الله

تاریخ: سه‌شنبه ۲۶ فروردین سال ۱۳۹۹

[کلاس غیرحضوری]

خارج اصول:

تقسیم واجب به مطلق و موقّت، و مطلق به فوری و غیرفوری، و موقّت به موسّع و مضیّق

ثمره سومی که بر آراء مختلف در واجب کفایی بیان شد، حق آن است که نمی‌توان آن را ثمره این انظار دانست، بلکه مسئله‌ای مستقل است.

 

واجب مطلق و موقّت

مقدمه: فعل انسان منفک از زمان نیست. گاهی زمان در وصف فعل به مفسده و مصلحت مدخلیتی ندارد و فقط ظرف فعل است. مثل شرب خمر که زمان هیچ تاثیری در مفسده و مصلحت آن ندارد.

اما گاهی بالعکس است و زمان تاثیر دارد در مصلحت و مفسده مانند وجوب روزه ماه رمضان. به همین جهت واجب به دو قسم مطلق و موقت تقسیم می‌شود.

 

تعریف واجب مطلق و موقّت

بنابراین واجب مطلق و موقّت را چنین تعریف می‌کنیم: واجبی که زمان در ترتب مصلحت و مفسده آن مدخلیت ندارد، واجب مطلق گفته می‌شود و به واجبی که زمان در ترتب مصلحت و مفسده عمل دخالت دارد، موقت گفته می‌شود.

واجب مطلق به فوری و غیر فوری تقسیم می‌شود.

واجب موقت به مضیق و موسع تقسیم می‌شود. واجب مضیق واجبی است که زمان آن به مقدار خود فعل است مانند روزه روزهای ماه رمضان. واجب موسع واجبی است که زمان آن ،‌ وسیعتر از خود عمل است، مانند نماز ظهر و عصر.

 

نکته اول: افراد طولی و عرضی در واجب موسع

به افرادی که برای طبیعت یک واجب موسع مانند صلاۀ ظهر و عصر نسبت به ظرف زمانی خود، در خارج امکان تحقق دارند، افراد طولیه گفته می‌شود. مثلا نیم‌سماعت اول وقت، فرد اول و نیم‌ساعت دوم، فرد طولیه دوم و به همین ترتیب تا انتهای وقت دارای افراد طولیه متعددی خواهد بود. اما افرادی که برای تحقق طبیعت در نحوه و کیفیت امتثال واجب، وجود دارد، مثلا فرادی یا جماعت خواندن نماز، یا در خانه و مسجد خواندن نماز، افراد عرْضیه گفته می‌شود. مکلف نسبت به انتخاب افراد طولیه و عرضیه واجب، مخیر است. این تخییر، تخییر عقلی است. به این معنا که شرع از ما نماز ظهر و عصر خواسته است و برای آن زمانی مشخص کرده است، بدون آن‌که با عطف به «أو» ما را در چند امر مشخص محدود کند (یعنی به نحو واجب تخییری امر نکند)؛ در این‌جا بالضروره عقل حکم به تخییر در افراد طولیه و عرضیه می‌کند.

 

نکته دوم: تأخیر فرد واجب موسع تا آخر وقت

اگر فردی واجب موسع را به تأخیر بیندازد تا به آخر وقت برسد. در این‌جا تخییر عقلی در افراد طولیه معنا ندارد چون فرد دیگری به جز آن باقی نمانده، بنابراین آیا می‌توان گفت در چنین شرایطی واجب موسع به مضیق تبدیل می‌شود؟ اولاً و بالذات ماهیت آن موسع است. اما می‌توان گفت ثانیا و بالعرض به آن مضیق گفت. بنابراین ماهیت و ذات آن تغییر نمی‌کند.

 

اشکال:

شما می‌فرمایید که در واجب موسع مکلف می‌تواند افراد طولیه اول را ترک کند و مثلا آخرین فرد را انجام دهد، این‌چه واجبی است که جایز الترک می‌باشد؟

 

پاسخ:

حد زمانی این واجب را شارع مشخص کرده؛ بنابراین ترک آن در این ظرف زمانی جایز نیست؛ نه این‌که ترک افراد طولیه جایز نباشد.

**************

 

۴۲:۵۵

خارج فقه:

بررسی جریان قاعده فراغ و تجاوز درشروط

آیا قاعده فراغ و تجاوز در شروط نیز قابل جریان است؟

شرط و جزء هر دو در تحقق مأموربه مدخلیت دارند، اما جزء در درون ماهیت «مأمورْبه» قرار دارد مانند رکوع و سجود در نماز؛ اما شرط خارج از حقیقت «مأمورْبه» است مانند وضو و رو به قبله بودن. بحث این دو قاعده در اجزاء گذشت. اکنون از جریان آن در شروط بحث می‌کنیم. ابتدا لازم است اقسام شرط بیان شود.

 

اقسام سه گانه شرط

در مجموع سه نوع شرط وجود دارد:

۱- شرط عقلی. مانند قصد عنوان ظهریت برای نماز ظهر. از آن‌جا که نماز از امور قصدیه است. نماز ظهر، نماز ظهر نخواهد بود مگر آن‌که فرد به نیت نماز ظهر خواندن، آن را اقامه کند.

 

۲- شرط شرعی کل. شروطی که شارع آن‌ها را در اصل امتثال مأموربه و مطلق اجزای آن شرط کرده است؛ مانند طهارت و ستر در نماز.

 

۳- شرط شرعی جزء. مانند جهر و اخفات در قرائت نماز.

گاهی شرط شرعی، محل شرعی دارد و گاهی محل شرعی ندارد؛ مثلا با وضو بودن محل شرعی دارد و آن قبل از نماز است و مثلا ستر و استقبال محل خاصی ندارد.

**************