الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
جلسه اول درس اخلاق استاد فاطمی حفظه الله
تاریخ: پنجشنبه ۲۰ شهریور سال ۱۳۹۹
[کلاس غیرحضوری]
بنابر فرموده مرحوم آیت الله طباطبایی، مقصود از این سوره مبارکه تبشیر متقین و انذار طاغیان و سرکشان است.
قال المعصوم علیه السلام: کان خلق رسول الله صلی الله علیه و آله القرآن المجید. نحو کامل و اکمل آنچه در قرآن بیان شده، در رسول خدا صلی الله علیه و آله نمود داشت. همه انبیای الهی چنین بودند و سراپایشان فضائل اخلاقی بود و از هر رذیلهای مبرا بودند. در سوره مریم یک سلسله اخلاق زیبا از اولیای الهی و انبیاء عظیمالشأن بیان شده است.
مرحوم آیت الله طباطبایی: در این سوره به صورت بسیار بدیع و زیبا و شگفتانگیز مسئله بشارت بر بندگان صالح و همچنین انذار و اعلام خطر و ترساندن نسبت به انسانهای معاند و لجوج مطرح شده است. در این سوره قصه حضرت زکریا، یحیی، مریم، عیسی، موسی، اسحاق، یعقوب، ابراهیم، هارون، ادریس علیهمالسلام بیان شده است و ماجرای کسانی که در برابر آنها سرکشی کردهاند نیز بیان شده است.
علامه محمد جواد مغنیه ره تعبیری دارد به این مضمون که انبیاء و اولیای الهی نعم السلف هستند؛ اما کسانی که در پیروی از آنها دچار انحراف و سرکشی میشوند بئس الخَلَف هستند.
اگر جانشین شایسته باشد خَلَف گفته میشود اما اگر ناصالح باشد خَلف گفته میشود (به سکون لام).
وَرَفَعْنَاهُ مَكَانًا عَلِيًّا أُولَئِكَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ مِنْ ذُرِّيَّةِ آدَمَ وَمِمَّنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ وَمِنْ ذُرِّيَّةِ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْرَائِيلَ وَمِمَّنْ هَدَيْنَا وَاجْتَبَيْنَا إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُ الرَّحْمَنِ خَرُّوا سُجَّدًا وَبُكِيًّا فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيًّا؛ و ما او را به مقام والايى رسانديم. (۵۷) آنها پيامبرانى بودند كه خداوند مشمول نعمتشان قرار داده بود، از فرزندان آدم، و از كسانى كه با نوح بر كشتى سوار كرديم، و از دودمان ابراهيم و يعقوب، و از كسانى كه هدايت كرديم و برگزيديم. آنها كسانى بودند كه وقتى آيات خداوند رحمان بر آنان خوانده مىشد به خاك مىافتادند، در حالى كه سجده مىكردند و گريان بودند. (۵۸) امّا پس از آنان، فرزندان ناشايستهاى روى كار آمدند كه نماز را تباه كردند، و از شهوات پيروى نمودند و بزودى (مجازات) گمراهى خود را خواهند ديد! (۵۹).
ویژگی انبیاء، متقین و صالحان آن است که هر گاه آیات حق الهی به گوش آنها میرسد کرنش میکنند و اشک شوق میریزند و تسلیم حق و حقانیت میشوند و هیچ لجاجتی ندارند (إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُ الرَّحْمَنِ خَرُّوا سُجَّدًا وَبُكِيًّا)؛ اما پس از آنها گروهی جانشین آنها شدند که ناسپاس بودند و ارتباط با خدا را ضایع کردند (فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاةَ) و تمام شهوات را پیروی میکنند (وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ)، الشهوات جمع محلی به ال لام است یعنی تمام شهوات؛ یعنی اصل و فرهنگ حاکم بر آنها شهوات نفسانی و حیوانی است.
در زندگی اولیای الهی جز عبودیت و تسلیم محض در برابر خداوند نمیبینیم چه در ظاهر و چه در باطن. وقتی انسان به خداوند سرسپرده شد، خداوند دست او را میگیرد، دعایش را مستجاب میکند؛ البته ممکن است در این دنیا گرفتاریها و مشکلاتی داشته باشد اما گواراترین امر برای آنها به دست آوردن رضای الهی است.
در شروع سوره داستان حضرت زکریا علیه السلام را بیان میکند. ایشان نزدیک به ۸۰ الی ۹۰ سال بچهدار نشد و به طور طبیعی اگر نگاه کنیم نوعی ناامیدی در این سن به دست میدهد؛ اما در عین حال او از رحمت الهی ناامید نمیشود. در آیه دوم خطاب به رسول اکرم صلی الله علیه و آله میفرماید: ذِكْرُ رَحْمَتِ رَبِّكَ عَبْدَهُ زَكَرِيَّا؛ این داستان رحمت و لطف پروردگارت بر زکریا است. (مریم/۲). ذکر در این آیه خبر است برای مبتدای محذوف: «هذا ذکر رحمت…».
در ادامه میفرماید: «إِذْ نَادَى رَبَّهُ نِدَاءً خَفِيًّا». (مریم/۳). نداء به معنای با صدای بلند صدا زدن است؛ علامه طباطبایی ره قید خفیاً را که مفعول مطلق است دال بر این میداند که دعای و ندای حضرت زکریا در مکان خلوتی بوده است؛ به نحوی که کسی نمیشنیده است.
قَالَ رَبّ إِنّى وَهَنَ الْعَظْمُ مِنّى وَ اشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيْبًا وَ لَمْ أَكُن بِدُعَائكَ رَبّ شَقِيًّا (مریم/۴).
وَإِنِّي خِفْتُ الْمَوَالِيَ مِنْ وَرَائِي وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا فَهَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا (مریم/۵).
من از وارثانی که پس از من هستند و اموالم به دست آنها میرسد میترسم. به نظر میرسد ایشان ثروت زیادی داشتهاند و از رسیدن این ثروت به وارثانی و اطرافیانش که به نظر می رسد انسانهای ناصالحی بودهاند نگرانی داشته است. علاوه بر اینکه من و همسرم پیر هستیم، همسرم در جوانی نیز نازا بوده است. با این حال میبینیم حضرت زکریا ناامید نمیشود و همچنان خداوند را دعا میکند که به او فرزندی دهد. خُلق قرآنی امیدواری به رحمت خداوند است. هنوز نطفه بچه منعقد نشده است؛ عبودیت و صلاح او را میخواهد: «يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيًّا». (مریم/۶). رضیاً مطلق است و هم از نظر اعتقادی، و هم رفتاری و اخلاقی را شامل میشود.
این حاجت را حضرت زکریا علیه السلام زمانی از خداوند خواست که وارد به محل عبادت و محراب حضرت مریم شد و در نزد او میوههایی دید که خارج از آن فصل میرویند. وقتی از حضرت مریم علیها السلام سوال کرد که این میوهها از کجاست؟ ایشان پاسخ دادند که از نزد خداست و خداوند به هر کس که بخواهد بدون حساب روزی میدهد: «فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَأَنْبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا وَكَفَّلَهَا زَكَرِيَّا كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِنْدَهَا رِزْقًا قَالَ يَا مَرْيَمُ أَنَّىٰ لَكِ هَٰذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ» (آلعمران/۳۷). در همین هنگام حضرت زکریا دست به دعا برداشت: «هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِيَّا رَبَّهُ قَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً ۖ إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ» (آلعمران/۳۸). از این آیه استفاده میشود که حتی در انبیای الهی نیز حالات روحی و روانی و بندگی نوسان دارد و ممکن است حادثهای پیش بیاید که در آن اوج بندگی به فعلیت برسد و هر نوع ارتباط دیگری جز بندگی منقطع شود.
پس از این دعا، خداوند او را به حضرت یحیی علیه السلام بشارت داد: «يَا زَكَرِيَّا إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَامٍ اسْمُهُ يَحْيَىٰ لَمْ نَجْعَلْ لَهُ مِنْ قَبْلُ سَمِيًّا» (مریم/۷). بهطور طبیعی در این سن همراه با نازا بودن همسر، بچهدار شدن غیرممکن است؛ از اینرو حضرت یحیی علیه السلام تکرار میکند: «قَالَ رَبِّ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا وَقَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْكِبَرِ عِتِيًّا» (مریم/۸). بهطور طبیعی غیرممکن است اما اگر خداوند اراده کند ممکن میشود: «قَالَ كَذَٰلِكَ قَالَ رَبُّكَ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَقَدْ خَلَقْتُكَ مِنْ قَبْلُ وَلَمْ تَكُ شَيْئًا».
اگرچه حضرت زکریا علیه السلام اطمینان به سخن خداوند داشت اما برای اطمینان و آرام شدن دل از خداوند نشانهای درخواست کرد: «قَالَ رَبِّ اجْعَلْ لِي آيَةً»؛ خداوند نیز به او نشانهای داد که تا سه روز نمیتوانی سخن بگویی: «قَالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَ لَيَالٍ سَوِيًّا».
درس اخلاقی از این آیات ناامید نشدن و صبر و حوصله داشتن است. گاهی یک عصبانیت و بیتحملی انسان را شقی میکند و او را از اوج عبودیت به پایین میکشد. فراز و نشیب زندگی نباید ما را سست کند. البته چنین نیست که کسی از اولیای الهی باشد و هرچه بخواهد خداوند به او بدهد، بلکه به عکس، ممکن است یک زندگی سخت و پر فراز و نشیب داشته باشد. نمونهاش حضرت زکریا علیه السلام است. فرزندش حضرت یحیی علیه السلام با آن عزتی و جایگاهی که در نزد پدرش و همچنین در نزد خداوند داشت سرش مهریه یک زن بدکاره قرار گرفت و پادشاه زمان دستور داد سرش را ببرند و در طبقی قرار دهند و به پیشکش زنی که دوست داشت و برادرزادهاش بود، بهعنوان مهریه ببرند. از اینرو امام حسین علیه السلام فرمود: «مِن هَوانِ الدُّنيا عَلَى اللَّهِ أنَّ رَأسَ يَحيَى بنِ زَكَرِيّا اهدِيَ إلى بَغِيٍّ مِن بَغايا بَني إسرائيل». (شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص ۱۳۲).
همچنین حضرت زکریا علیه السلام با اینکه برای هدایت قوش تلاش کرد اما آنها سرکشی کردند و پس از آنکه حضرت زکریا علیه السلام آنها را ترک کرد، برای اینکه قومش به دنبال او بودند از خداوند خواست که او را مخفی کند، خداوند نیز درختی را گشود و ایشان وارد تنه درخت مخفی شد. شیطان خودش را به شکل انسانی کرد و به قومش اطلاع داد که وی در تنه درخت مخفی شده. آنها نیز اره آوردند و تنه درخت را به دو نیم کردند و حضرت زکریا علیه السلام را به شهادت رساندند. ایشان اگرچه مستجابالدعوه بودند اما این بدان معنا نیست که همه چیز در امور دنیوی به نفع آنها باشد و ناملایماتی شامل ایشان نشود. بنابراین اگر گاهی ما دعا میکنیم و استجابت نمیشود به این دلیل است که مصلحت دین و دنیایمان در آن نیست؛ اما با این حال همان دعا ممکن است بلایی را از ما دور کند یا اینکه ثوابی شود در آخرت.