الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
جلسه ششم درس خارج فقه استاد فاطمی حفظه الله
تاریخ: سه شنبه ۲۵ شهریور سال ۱۳۹۹
[کلاس غیرحضوری]
بر اساس مباحثی که در جلسه قبل بیان شد قول صحیح در معنای لاضرر و لاضرار قول مرحوم شیخ انصاری است که بر اساس آن هیچ حکمی که منشأ ضرر شود در اسلام وجود ندارد؛ بنابراین اولاً جمله خبریه است و دال بر نفی؛ ثانیاً حکم مرفوع است، نه موضوع؛ ثالثاً این حکم از باب امتنان بر امت صادر شده است.
نقد قول اول (مرحوم شیخ الشریعه اصفهانی): این حکم از باب امتنان بر امت صادر شده است؛ از اینرو اگر بگوییم از لاضرر نهی اراده شده است برخلاف این امتنان خواهد بود؛ زیرا با این نهی یک تکلیف بر گردن بندگان میگذارد و این برخلاف امتنان است.
نقد قول دوم (مرحوم آخوند):
اولاً: «لا نفی جنس» در معنای حقیقی خودش که نفی حقیقی است استعمال نشده است، زیرا «لا» بر طبق قول ایشان موضوع را نفی میکند ادعائاً نه حقیقتاً؛
ثانیاً: در این عبارت میتوانیم لا را به معنای حقیقی آن بدانیم و حقیقتاً حکم ضرری را منفی بدانیم؛ در اینصورت صحیح و معقول نیست به ادعا و مجاز پناه ببریم.
نقد قول چهارم: اشکالات قول چهارم آن است که
اولاً: چگونه ضرر غیرمتدارک را کالعدم میدانید در حالی که حقیقتاً موجود است؟ این صرف یک ادعا است و نه یک حقیقت؛
ثانیاً: بالفرض صحیح بودن در جایی است که تدارک در خارج محقق شود، نه با صرف حکم شارع به وجوب آن، خصوصاً زمانی که حکم آن تکلیفی باشد و نه وضعی. بنابراین اگر مراد از نفی ضرر، نفی غیرمتدارک از ضرر باشد در اینجا دو ادعا دارید: یکی آنکه ضرر غیر متدارک نازل منزله عدم است؛ در حالی که صرف حکم شرعی به وجوب تدارک را عرف عقلاء نازل منزله عدم نمیدانند خصوصاً اگر حکم تکلیفی باشد. دوم آنکه ادعا میکنید نفی ضرر کنایه از آن است که هر ضرر را واجب است تدارک کنیم؛ اگر مرادتان از وجوب تدارک حکم وضعی به ضمان آن ضرر باشد، از این جمله استفاده میشود که هر ضرری که به دیگران وارد کردیم ضامن هستیم، در حالی که در شریعت چنین چیزی نداریم؛ زیرا ضرر از اسباب ضمان نیست و اسباب ضمان شامل اتلاف، ید عدوانی، عقود معاوضه فاسده یا غرریه هستند. اما اگر مراد حکم تکلیفی باشد، معلوم نیست که چنین حکم تکلیفی داشته باشیم.
اشکال سوم آنکه شما از عبارت، نهی را اراده میکنید به این معنا که نهی میکند از ضرر غیر متدارک؛ بنابراین جمله خبریه را تبدیل به انشائیه میکنید و این برخلاف ظاهر کلام است.
از آنچه بیان شد نتیجه میگیریم که تنها قول خالی از اشکال، قول مرحوم شیخ انصاری و محقق نائینی است.