سید احمد فاطمی

جلسه ۲۵ درس خارج اصول استاد فاطمی ۲۷ مهر ۱۳۹۹

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

جلسه ۲۵ درس خارج اصول استاد فاطمی حفظه الله

تاریخ: یکشنبه ۲۷ مهر سال ۱۳۹۹

[کلاس غیرحضوری]

درس خارج اصول:

پایان بحث اجتماع امر و نهی در مصداق واحد
احکام وضوء با ماءین مشتبهین

 

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم

تقریر خارج اصول استاد فاطمی حفظه اللّه

تقریر کننده: حسن جودی حاجی محمودلو

جلسه ۲۵       ۹۹/۷/۲۷

صورت دوم: در این صورت نیز همانند صورت قبل، برای مکلف علم به نجاست واقعی پیدا می شود و شک در بقاء پیدا کرده و استصحاب می کند. منتهی فرق این صورت با صورت اول در این است که در صورت اول بدون اینکه اعضاء را تطهیر کند، با آب دوم وضو ساخت اما در این صورت پس از وضوی اول، ابتدا با آب دوم، مواضع وضو را تطهیر می کند در نتیجه علم به طهارت از حدث حاصل می شود. زیرا یا آب اول طاهر بوده که وضو صحیح است و یا آب دوم (که ابتدا با آن تطهیر کرده و سپس وضو گرفته) طاهر بوده است. پس وضوی صحیحی گرفته است. اما علم هم می یابد که با این کاری که کرده نجاست ظاهریه هم حاصل شده است. زیرا یا آب دوم نجس بوده و یا آب اول نجس بوده است که به مجرد تماس آب دوم با صورت طهارت حاصل نمی شود لذا یقین به نجاست حاصل می شود. حال برای بار دوم که می خواهد با آب قلیل تطهیر کند یقین به طهارت یا عدم طهارت آن ندارد بلکه شک دارد، از طرفی یقین به نجاست هم در جای خود باقی است. لذا با استصحاب، نجاست ظاهری ثابت می شود.

صورت سوم: بر فرض که هر دو آب مشتبهین کرّ باشند. بواسطه خون، رنگ یکی از این دو آب کرّ تغییر کرده بود ولی بعد از مدتی رنگ آن از بین رفته و آب زلال می شود. فی الحال نمی دانیم کدامیک از آن دو آب نجس شده بود. پس با دو آب کرّ مواجهیم که یکی از آنها یقینا طاهر و دیگری نجس است. می خواهیم با هر دو آب وضو بگیریم. با آب اول و آب دوم وضو می گیریم. بالاخره علم داریم که یک وضوی صحیح گرفته ایم، اما نسبت به مواضع وضویمان که الان طاهر است یا نجس شده، هر دو احتمال وجود دارد.

فرق صورت سوم با دو صورت قبل: در این صورت در هیچ لحظه ای علم به نجاست مواضع وضو پیدا نمی کنیم. زیرا در فرض دوم به مجرد تماس آب دوم با صورت و عدم خروج غساله، علم یقینی به نجاست می یافتیم و استصحاب شامل ما می شد اما در صورت سوم که هر دو کرّ هستند علم تفصیلی به نجاست پیدا نمی کنیم. زیرا اگر آب اول نجس باشد به مجرد تماس دست به آب دوم، طهارت دست حاصل می شود و نیازی به تطهیر جداگانه نیست. اما اگر آب دوم نجس باشد مشکل پیش می آید. لذا در این جا قاعده طهارت می آید (قاعده طهارت این است که در صورت احتمال طهارت و نجاست دادن، قاعده طهارت محکمه است).

استاد حفظه الله: قبل از وضو گرفتن با این دو آب، مواضع وضو طاهر بود. حال پس از وضو با هر دو آب، شک می شود که نجس شده اند یا نه، که بقاء طهارت قبلی استصحاب می شود. البته امکان دارد که بگوییم در اینجا تغییر موضوع حاصل شده است. زیرا یقین داریم یک از این دو آب نجس بوده است در نتیجه استصحاب منتفی است.

تنبیه سوم: اگر تعدد عناوین و جهات موجب تعدد معنون شود، تعدد اضافات هم همانگونه خواهد بود؟

گاهی بحث در این است که آیا تعدد عنوان موجب تعدد معنون می شود یا نمی شود. مثلا امر به صلاة  و نهی نیز به غصب تعلق یافته است. اگر شخص در دار غصبی نماز بخواند، در این صورت دو عنوان خواهد بود که به عنوان صلاة ماموربه و به عنوان غصب منهی عنه است. که در بحث تعدد عنوان موجب تعدد معنون می شود یا نه، بحث آن گذشت.

اما گاهی بحث در اضافه است به این بیان که یک عنوان داریم که به مضاف الیه اضافه شده است. برای مثال دو خطاب اکرم العلما و لا تکرم الفساق داریم. متعلق امر و نهی اکرام است. اکرام یکبار به علما و بار دیگر به فساق اضافه شده است. آیا این تعدد اضافه مثل تعدد معنون است که بگوئیم تعدد اضافه موجب تعدد متعلق (مضاف) می شود و درنتیجه اگر شخص عالم فاسق را اکرام کرد، اکرم العلما را اطاعت و لا تکرم الفساق را معصیت کرده است یا اینکه موجب تعدد متعلق نمی شود؟!

مرحوم آخوند: تعدد اضافات مثل تعدد عناوین و جهات است و اگر تعدد عنوان موجب تعدد معنون شود، تعدد اضافه نیز موجب تعدد متعلق و مضاف می شود.