سید احمد فاطمی

جلسه ۳۰ درس خارج اصول استاد فاطمی ۵ آبان ۱۳۹۹

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

جلسه ۳۰ درس خارج اصول استاد فاطمی حفظه الله

تاریخ: دوشنبه ۵ آبان سال ۱۳۹۹

[کلاس غیرحضوری]

درس خارج اصول:

🔸 تعاریف مختلفی که برای عبادت و معامله مطرح شده است درکلام مرحوم آخوند ره (۲ تعریف)
🔸 و تعاریف دیگر از سایر بزرگان

 

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم

تقریر خارج اصول استاد فاطمی حفظه اللّه

تقریر کننده: حسن جودی حاجی محمودلو

جلسه ۳۰      ۹۹/۸/۵

امر ششم: تعریف عبادت ومعامله

تعاریف مختلفی برای عبادت شده است.[۱]

تعریف اول: ما اُمِر لأجل التعبد به

تعریف دوم (مشهور): ما تتوقف صحته علی نیة القربة.

تعریف سوم: ما لا یُعلَم انحصار المصلحة فیها فی شیء (مصلحت منحصر به فردش برای ما معلوم نیست)

ایراد مرحوم آخوند بر تعاریف:

بحث ما در عبادتی است که نهی به آن تعلق گرفته است. به عبادت به این معانی ثلاثه نهی تعلق نمی گیرد. پس اینها تعریف صحیحی نیستند.

استاد حفظه الله: ایراد بر تعریف اول روشن است زیرا چیزی که امر به آن تعلق گرفته امکان ندارد که نهی به آن تعلق بگیرد. اما در دو تعریف دیگر مانعی از تعلق نهی وجود ندارد.

تعریف مرحوم آخوند ازعبادت

تعریف اول: ما یکون بنفسه وبعنوانه عبادة لله تعالی موجبا بذاته لتقرب من حضرته؛ (یعنی اگر مورد نهی واقع نشود موجب تقرب الی الله می شود)

تعریف دوم[۲]: ما لو تعلَّق به کان امره عبادیا (اگر امر به آن تعلق بگیرد امرش عبادی می شود و فقط اتیان با قصد قربت آن را ساقط می کند). مثلا صوم عید فطر که منهی عنه است اگر مورد امر واقع می شد، امرش عبادی می شد و اتیانش نیاز به قصد قربت داشت.

اشکال بر تعریف اول: ما مواردی داریم که عبادت بنفسه و عبادت ذاتیه نیست مثل سجده. زیرا اگر سجده عبادت ذاتیه بود خداوند چطور به ملائکه امر کرد که به آدم سجده کنید[۳]؟! آدم مسجود له واقع شد نه اینکه آدم را قبله ی خود قرار دهید مثلا ما که به سوی قبله سجده می کنیم، قبله جهت سجده ما است نه اینکه به قبله سجده کنیم یا مثلا سجده بر تربت سید الشهدا که مسجود له نیست بلکه مسجود علیه است. و اصل مسجود له در این دو مثال ما خداوند است. اما در سجده بر آدم، آدم مسجود له واقع شد بنابرین اگر سجده ذاتا عبادت بود معنایش این می شد که خداوند امر فرموده به عبادت غیر خودش و این شرک می شود. و خداوند امر به شرک نمی کند لذا در سوره آیه ۲۸ اعراف می فرماید و اذا فعلوا فاحشة قالوا… قل انّ الله لا یامر بالفحشاء.. فحشاء در اینجا عمل قبیح یا عمل شدیدا قبیح است. که منظور از فحشا در این جا شرک ورزیدن به خداست. پس تعریف اول شما صحیح نیست.

لذا بهتر است همان تعریف دوم را بپذیریم. که عبادت فقط با قصد قربت ساقط می شود.

تعریف معامله

برخلاف توصلیات که نیاز به قصد قربت ندارد. مثلا همزمان که می خواست نماز ظهر بخواند طلبکار آمده و مالش را درخواست می کند واجب است که اول طلب را بدهد و بعد از ادای دین نمازش را بخواند. حال می تواند با قصد قربت ادا کند یا بدون قصد قربت. پس تمام عقود وایقاعات و افعالی که در خارج انجام می دهیم معامله بالمعنی الأعم می شود. معامله آن است که قابلیت اتصاف به صحت وفساد دارد که اگر صحیح واقع شود اثر بر آن مترتب می شود. مثلا اگر بیع، صحیح واقع شود مالکیت می آورد که قصد قربت هم ندارد. بنابراین اگر قابلیت اتصاف به صحت و فساد نداشته باشد معامله نخواهد بود. مثل اینکه مال کسی را تلف کرده وضامن می شود که این اتلاف قابلیت اتصاف به صحت و فساد را ندارد.

 

______________

 

[۱] اگر تعریف عبادت روشن شود هرچیزی که خارج از تعریف باشد، معامله بالمعنی الاعم خواهد بود.

[۲] این تعریف بیشتر مورد تایید قرار گرفته است

[۳] بقره، آیه ۳۴