سید احمد فاطمی

جلسه ۳۵ درس خارج اصول استاد فاطمی ۱۲ آبان ۱۳۹۹

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

جلسه ۳۵ درس خارج اصول استاد فاطمی حفظه الله

تاریخ: دوشنبه ۱۲ آبان سال ۱۳۹۹

[کلاس غیرحضوری]

درس خارج اصول:

🔸ادامه بررسی دلالت نهی برفساد عبادات و معاملات
🔸انواع تعلق نهی برعبادت
🔸تعلق نهی به خود عبادت، جزء عبادت، شرط عبادت، وصف ملازم عبادت، یا وصف غیر ملازم با عبادت
🔸نهی از جزء عبادت طبق بیان مرحوم آخوند ره

 

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم

تقریر خارج اصول استاد فاطمی حفظه اللّه

تقریر کننده: حسن جودی حاجی محمودلو

جلسه ۳۵   ۱۲/۸

امر نهم: اقسام تعلق نهی به عبادت

تعلق نهی به عبادت ۵ قسم می باشد:

۱- نهی به خود عبادت تعلق بگیرد. نهی از صلاة نسبت به خانمی که در عادت ماهیانه است.

۲- نهی به جزء عبادت تعلق بگیرد. برای مثل امام علیه السلام فرمودند: ( …عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَحَدِهِمَا علیه السلام قَالَ:) لَا تَقْرَأْ فِي‏ الْمَكْتُوبَةِ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْعَزَائِمِ‏ فَإِنَّ السُّجُودَ زِيَادَةٌ فِي الْمَكْتُوبَة[۱] که از قرائت سور عزائم در نمازهای واجب نهی شده است.

۳- نهی به شرط خارج از عبادت تعلق گرفته باشد. برای مثال امام علیه السلام می فرماید با آب نجس غسل نکن یا وضو نگیر. نهی از طهارت که شرط خارج از صلاة می باشد، شده است.

۴- نهی به وصف عبادت تعلق بگیرد. یا نهی از وصف ملازم می شود مثل اینکه نهی از جهر خواندن حمد و سوره در نماز ظهر و عصر شده است.

۵- و یا نهی از وصف مفارق صلاة می شود. مثلا نهی از این شده که اکوان ( قیام و قعود و …) در مکان غصبی نباشد.

بررسی تعلق نهی به جزء

اقسام نهی را به ترتیبی که مرحوم آخوند در کفایه فرموده اند مورد بررسی قرار می دهیم؛

مرحوم آخوند: مخالفت با نهی از جزء موجب بطلان جزء می شود منتهی نهی از جزء فقط در دو صورت موجب بطلان عبادت می شود:

۱) در نماز بعد از حمد یکی از سور عزائم را بخواند و سوره دیگری نخواند. زیرا ماموربه (صلاة) باید سوره داشته باشد و این سوره سجده دار که خوانده مورد نهی بوده لذا مأتی به غیر از ماموربه می شود.

۲) در نماز بعد از حمد یکی از سور عزائم را بخواند و سوره دیگری نیز بخواند، محذور دیگری دارد زیرا در روایات خواندن دو سوره بعد از حمد مورد نهی واقع شده است. چنانچه شیخ صدوق از امام باقر علیه السلام نقل می کند «لا قِران بین السورتین فی رکعة[۲]».

استاد حفظه الله: در کلام آخوند تهافت می باشد زیرا شخص یا سوره می خواند یا نمی خواند اگر نخواند سوره عزیمه که خوانده مورد نهی بوده و کالعدم می شود و اگر سوره دیگری بخواند نیز موجب «قِران» شده و موجب بطلان صلاة می گردد. همانطور که روشن است در هر صورت نهی از جزء موجب بطلان صلاة می شود لذا این فرمایش مرحوم آخوند دقیق نیست.

اشکال مرحوم نائینی:[۳] نهی از جزء هم مبطل جزء است و هم مبطل عبادت؛ به سه دلیل:

اولا، وقتی که معصوم علیه السلام نهی از جزء کرده باشد موجب می شود که عبادت قید عدمی داشته باشد (عبادت بشرط لا از قید). برای مثال وقتی از سور عزائم در نماز نهی شده باید نماز بشرط لا از سور عزائم باشد.

اشکال معاصرین: نهی از جزء عبادت فقط به معنای حرمت همان جزء می باشد و محکوم کردن عبادت به نداشتن چنین قیدی، ادعای بی دلیلی است.

استاد حفظه الله: اتفاقا دلیل داریم. معصوم علیه السلام می فرماید که شما نباید سور عزائم را در نماز بخوانی یعنی نماز محکوم است به نبودن این سور عزائم. لذا اگر کسی سور عزائم را بخواند عرف حکم می کند که این مأتی به غیر از مامور به است.

ثانیا، کسی که در نماز سور عزائم را می خواند در فریضه خود، چیز زائدی را اضافه می کند که مثل زیاده ی عمدیّة شده و موجب بطلان نماز می شود زیرا در نماز عدم زیاده ی عمدیة معتبر است.

اشکال معاصرین: اگر مصلّي عالم به حکم ممنوعیت سور عزائم در نماز باشد و وقتی که این سوره سجده دار را در نماز می خواند به عنوان جزئیت نخواند بلکه به عنوان اینکه سوره ای از قرآن است بخواند. نتیجه این می شود که چون به عنوان جزئیت نخوانده زیاده ی عمدیة صدق نمی کند.

استاد حفظه الله: وقتی شخص عالم به حکم است و از طرفی هم می داند که خواندن سوره در نماز واجب است. چرا این سوره ی سجده دار را می خواند بلکه باید سوره به غیر سجده دار را بخواند. زیرا خواندن سور عزائم ممنوع است. بله در فرض جهل مشکلی ندارد.

ثالثا، طبق ادله مطلق تکلم در صلاة مبطل است و این تکلم مقید به این نشده که کلام آدمی باشد بلکه مطلق تکلم ممنوع است. البته به قدر متقین دو مورد خارج شده است: تکلم به قرآنی که جائز باشد و تکلم به ذکری که خواندن آن جائز باشد، از این ممنوعیت خارج شده است. در نتیجه سور عزائم جائز نیست و موجب بطلان صلاة خواهد شد.

______________

[۱] وسائل ج۴ باب ۴۰ اوباب قرائت در صلاة حدیث ۱

[۲] وسائل ج۴ بابا ۸ از ابواب قرائت صلاة حدیث ۱۲

[۳] اجود التقریرات ج۱ ص ۳۹۷