جلسه ۴۷ درس خارج اصول استاد فاطمی ۱ آذر ۱۳۹۹

by مدیر مطالب سایت | آذر 1, 1399 12:09 ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

جلسه ۴۷ درس خارج اصول استاد فاطمی حفظه الله

تاریخ: شنبه ۱ آذر سال ۱۳۹۹

[کلاس غیرحضوری]

 

درس خارج اصول:

 

🔸 ادامه بررسی مقدمات بحث مفاهیم

🔸 مقدمه پنجم جواب به این سوال که نزاع در این بحث صغروی است یا کبروی؟

🔸 فرق بین مفهوم موافق و مخالف

🔸 خروج شرط محقق موضوع از محل نزاع

 

تهیه و تنظیم: محمد صالح قفائی

جلسه ۴۷ درس خارج اصول (۰۱/۰۹/۹۹)

مقدّمهٔ پنجم: نزاع در بحث مفاهیم، صغروی است یا کبروی؟

نزاع صغروی: یعنی اینکه آیا اصلاً مواردی مثل شرط، وصف، لقب و غایت…، مفهوم دارند یا نه؟ مثلاً «اگر زید عادل بود به او اقتداء کن»، آیا این جملهٔ شرطیه، دلالت می کند بر انتفاء حکم عند انتفاء شرط؟ آیا شرط دلالت می‌کند که علت منحصر فرد به این حکم، همین شرط است؟ اگر دلالت کند، مفهوم دارد و در غیر اینصورت، مفهوم ندارد.

نزاع کبروی: یعنی بعد از قبول مفهوم داشتن و داشتن چنین دلالتی، آیا این دلالت شرعاً حجیّت دارد یا نه؟ یعنی آیا از کتاب، سنت، اجماع و عقل می‌توان دلیل آورد بر حجیت مفهوم؟

آیا مسلک قدماء و متأخرین در این مسئله با هم تفاوت دارد؟

مرحوم آیت الله بروجردی (ره):[۱][۱] در مسلک قدماء بحث مفاهیم، یک بحث کبروی است. یعنی بنای عقلاء بر این است که اگر در گفتگوی خود از جملهٔ شرطیه، وصف و غایت …استفاده کردند، این جملات در حکم تأثیر دارند و وقتی شرط، وصف، غایت یا … منتفی شود، حکم هم منتفی می شود. اگر قرار باشد که اقتداء به زید فاسق، صحیح باشد، پس چرا گفته می شود «اگر زید عادل بود به او اقتداء کن». بنابراین معلوم می شود که عدالت، محوریّت دارد. بنابراین بحث در این است که آیا این بناء عقلا را شارع امضاء کرده است یا به عبارتی دیگر آیا این بناء عقلا، حجیت دارد یا نه؟

اشکال برخی از متأخرین به مرحوم آیت الله بروجردی (ره): هرچند که بنای عقلاء بر این است که اگر در گفتگوی خود از جملهٔ شرطیه، وصف و غایت …استفاده کردند، این جملات در حکم تأثیر دارند و علیّت دارند، امّا ممکن است نزاع عقلاء در این باشد که آیا این علّت، منحصر به فرد است تا مفهوم داشته باشد یا علت غیر منحصره است که مفهوم ندارد؛ که در این صورت نزاع می شود نزاع صغروی.

اشکال وارد نیست:‌ با توجه به سیطرهٔ‌ علمی مرحوم آیت الله بروجردی، قطعاً ایشان مطالب قدماء را با دقت مورد مطالعه قرار داده‌اند و به این نتیجه رسیده اند. بنابراین با وجود یک احتمال، نمی توان چنین اشکالی به ایشان گرفت.

متأخرین چون بحث مفاهیم را بحث لفظی می‌دانند و نزاع آنها بیشتر بر این است که آیا مثلاً شرط وضع شده است برای انتفای حکم عند انتقاء شرط، نزاع را صغروی می دانند.

مقدّمهٔ ششم: مفهوم موافق و مفوم مخالف.

مفهوم مخالف: در مفهوم مخالف دو قضیهٔ مفهوم و منطوق در سلب و ایجاب با هم متفاوت هستند. مثلاً گفته می‌شود که «اگر زید عادل بود، به او هدیه بده» که در اینجا مفهوم مخالف این است که اگر زید عادل نبود، به او هدیه نده. در اینجا منطوق و مفهوم از حیث ایجاب و سلب، با یکدیگر متفاوت هستند.

مفهوم موافق: در مفهوم موافق، دو قضیهٔ مفهوم و منطوق در سلب و ایجاب، مثل یکدیگر هستند. مثال: «وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ»[۲][۲] به پدر و مادر خود نیکی کنید و هرگاه یکی از آن دو، یا هر دوی آنها، به سن پیری رسیدند، کمترین اهانتی به آنها روا مدار و بر آنها فریاد مزن. در اینجا مفهوم موافق این است که مثلاً پدر و مادرت را کتک نزن، به آنها فحش نده. در اینجا حکم در اف گفتن و کتک زدن، مثل یکدیگر است و هر دو حرام است و همچنین هر دو جمله منفی هم هستند.

مقدّمهٔ هفتم: شرط محقّق موضوع.

بحث ما در اینکه جملهٔ شرطیه یا وصفیه یا … مفهوم دارند یا نه، مربوط به جایی است که شرط، محقق موضوع نباشد؛ و اگرنه اگر شرط محقق موضوع باشد که جای بحث ندارد و قطعاً با انتفاء شرط، حکم هم منتفی می‌شود. «إن رزقت ولداً فاختنه» اگر خدا فرزند پسر به تو داد او را ختنه کن. در اینجا وجوب ختنه، حکم است و موضوع آن، فرزند پسر داشتن است. حال اگر خدا به ما فرزند نداد یا فرزند داد ولی دختر بود، دیگر نمی توان ختنه کرد و سالبه به انتفاء موضوع است. بنابراین بحث ما در اینکه آیا شرط مفهوم دارد یا نه، مربوط به شرطی است که چه باشد چه نباشد، موضوع برقرار است. مثلاً اگر آب به قدر کر برسد، نجس نمی شود. در اینجا موضوع نجس شدن و نجس نشدن، آب است اما شرط اینکه نجس نشود، به حد کر رسیدن است. در اینجا اگر شرط محقق نباشد و آب به حد کر نرسد، باز هم موضوع که آب باشد، وجود دارد.

 

[۱][۳] نهایة الاصول، ص۲۹۵ (قد ظهر لك أن استفادة المفهوم من باب بناء العقلاء، و لا ريب أنه قد استقر بناؤهم على حمل كلام المتكلم و حمل خصوصياته على كونها صادرة عنه بداعي غايتها النوعية، و أن الغاية النوعية للقيود هي دخالتها في المطلوب و المقصود الّذي سيق لأجله الكلام، و هذا البناء من العقلاء موجود قطعا، و إنما الإشكال في حجيته، فما تراه في كلام المتأخرين- من أن النزاع في حجية المفاهيم نزاع صغروي، إذ النزاع في أصل ثبوته لا في حجيته- فاسد على ما ذكرناه من المبنى، و لذلك ترى القدماء كانوا ينازعون في حجية المفاهيم لا في أصل ثبوتها، نعم، بناء على ما أسسه المتأخرون في باب المفاهيم من إرجاعها إلى الدلالات اللفظية الالتزامية، كما قالوا في مفهوم الشرط مثلا: إنه ثابت بناء على استفادة العلية المنحصرة من الشرط، يكون النزاع صغرويا كما أفادوه، و لكن هذا الأساس ينهدم بما ذكرنا.)

 

[۲][۴] سوره اسراء، آیه۲۳

 

Endnotes:
  1. [۱]: #_edn1
  2. [۲]: #_edn2
  3. [۱]: #_ednref1
  4. [۲]: #_ednref2
  5. http://ostadfatemi.com/wp-content/uploads/2020/11/990901-Osul-J047.mp3: http://ostadfatemi.com/wp-content/uploads/2020/11/990901-Osul-J047.mp3

Source URL: http://ostadfatemi.com/1399/09/01/%d8%ac%d9%84%d8%b3%d9%87-47-%d8%af%d8%b1%d8%b3-%d8%ae%d8%a7%d8%b1%d8%ac-%d8%a7%d8%b5%d9%88%d9%84-%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d8%af-%d9%81%d8%a7%d8%b7%d9%85%db%8c-1-%d8%a2%d8%b0%d8%b1-1399/