سید احمد فاطمی

جلسه ۵۰ درس خارج فقه استاد فاطمی ۴ آذر ۱۳۹۹

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

جلسه ۵۰ درس خارج فقه استاد فاطمی حفظه الله

تاریخ: سه شنبه ۴ آذر سال ۱۳۹۹

[کلاس غیرحضوری]

 

درس خارج فقه:

🔸 ادامه بررسی ادله قاعده تقیه در دلالت کردن بر اجزاء و عدم اجزاء در صورت علم به عدم مطابقت با واقع حتی با مذهب خود مخالفین در شبهه موضوعیه (در روز عید فطر و قربان و روز عرفه و غیره)

 

جلسه ۵۰       ۴/۹/۹۹

جمع بندی: بنابراین وقتی در شبهه موضوعیه (شبهه مصداقیه) شک در مطابقت حکم با واقع داشته باشیم و از جهت تقیه، مطابق با حکم آنها عمل کنیم، مجزی خواهد بود اما اگر علم به مخالفت با واقع داشته باشیم، عمل تقیه ای مجزی نخواهد بود و باید قضا شود.

اشکال: در مساله افطار تقیه ای در روز عید فطر روایاتی داریم که اگر با حکم حاکم افطار کند مجزی نبوده و باید قضا کند در حالیکه شما گفتید این عمل مجزی است. برای مثال در مرسله رفاعه چنین آمده که امام صادق علیه السلام با حاکم عباسی مواجه می شود و حاکم از امام می پرسد: ما تقول فی الصیام؟ نظرتان در باره روزه گرفتن امروز چیست؟ حضرت فرمودند این مربوط به شماست اگر شما روزه بگیرید ما نیز روزه می گیریم… . حاکم دستور داد تا سفره ی غذا را پهن کنند. امام فرمودند: من نیز از آن غذا تناول کردم با اینکه می دانستم امروز از ماه رمضان است. اگر یک روز روزه را بخورم بهتر از این است که گردنم زده شود و عبادت خدا را از دست بدهم. و بعد می فرماید که باید قضا کنم. پس اگر عمل تقیه ای مجزی بود چرا حضرت فرمودند که باید آن روزه را قضا کنم؟

جواب: این اشکال وارد نیست. زیرا حضرت صورتی را بیان می فرماید که شخص علم به خطا بودن حکم حاکم دارد و ما نیز اینگونه موارد را مجزی نمی دانیم. بنابراین قول به اجزاء در حکم شک خالی از قوت نیست. البته اگر کسی احتیاط کند و روزه را قضا کند مشکلی ندارد.

دلیل سیره مستمره بر اجزاء

از جمله دلایلی که قائلین به اجزاء در اعمال تقیه ای در موردی که در روز عید فطر یا عید اضحی یا عرفه جاهل باشد یا شک داشته باشد، به آن استدلال می کنند، سیره مستمره از زمان ائمه معصومین علیهم السلام تا زمان خودمان می باشد. شیعیان در اینگونه موارد حتی در زمان ائمه معصومین علیهم السلام مطابق با حکم حاکمان بنی العباس مشی می کردند و در این موارد به امام رجوع نمی کردند که چه باید بکنند. و همین سیره مستمره دلیل بر این است که مساله اجزاء یک مساله مقبولی بوده است. البته قدر متیقن از این سیره، شک در مطابقت و عدم مطابقت حکم با واقع است. اما در صورتیکه علم به خلاف داشته باشند معلوم نیست که این سیره ی مستمره شامل این مورد نیز بشود.

البته برخی از بزرگان در ثبوت چنین سیره ای شک کرده اند. اما به نظر می آید که این سیره موجود بوده است زیرا لو کان لبان. یعنی اگر چنین سیره ای نبود آشکار می شد.

روایت دال بر اجزاء در عمل تقیه ای

وَ عَنْهُ عَنِ الْعَبَّاسِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ عَنْ أَبِي الْجَارُودِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام أَنَّا شَكَكْنَا سَنَةً فِي عَامٍ مِنْ تِلْكَ الْأَعْوَامِ فِي الْأَضْحَى- فَلَمَّا دَخَلْتُ عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام وَ كَانَ بَعْضُ أَصْحَابِنَا يُضَحِّي فَقَالَ- الْفِطْرُ يَوْمُ يُفْطِرُ النَّاسُ وَ الْأَضْحَى يَوْمُ يُضَحِّي النَّاسُ وَ الصَّوْمُ يَوْمُ يَصُومُ النَّاسُ. تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان) ؛ ج‏۴ ؛ ص۳۱۷ حدیث ۹۶۶

از امام باقر علیه السلام سوال کردم که ما در یک از سالی از سالها در روز عید قربان شک کردیم. وقتی خدمت امام رسیدم -و بعضی از شیعیان نیز طبق اعلام حاکم عامه قربانی می کردند- از امام علیه السلام پرسیدم وظیفه ما در این موارد چیست؟ حضرت فرمودند وقتی اکثریت جامعه می گویند عید فطر است شما نیز آن روز را عید فطر بدانید. اگر عید قربان می دانند شما نیز آن روز را عید بدانید.

تقریب استدلال: جمله « الْأَضْحَى يَوْمُ يُضَحِّي النَّاسُ» جمله خبری نمی تواند باشد. زیرا روزی که مردم آن را عید قربان می دانند گاهی مطابق با واقع است و گاهی مطابق با واقع نیست. پس اگر جمله خبریه باشد ممکن است گاهی اشتباه باشد که کذب می شود. پس جمله انشائیه و تنزیلیه خواهد بود. یعنی حضرت می خواسته بفرماید که روزی که مردم آن روز را عید قربان تلقی می کنند نازل منزله عید واقعی است چه مطابق با واقع باشد و چه مطابق با واقع نباشد. بعلاوه اینکه جمله ی خبریه نیاز سائل را برطرف نمی کند لذا جواب باید انشائی باشد. و وقتی چنین است این عمل تقیه ای مجزی می شود.

استاد حفظه الله: این روایت دلالت خوبی دارد منتهی سند حدیث مشکل دارد. زیرا ابی الجارود شخصی کذاب بوده و حکم به کفر او داده شده است[۱]. لذا نمی توان به روایت او استناد کرد.

بررسی مساله دوم؛

در برخی از اعمالی که طبق نظر مخالفین انجام دادیم، نسبت به سایر آثار صحت (غیر از اجزاء و قضا و اعاده)  چه حکمی می شود؟ برای مثال اگر بخاطر تقیه مثل اهل سنت وضو بگیریم به این نحو که به جای مسح، پاها را بشوییم ، آیا اثر واقعی بر این وضو مترتب است؟ و رافع حدث است؟

به عبارت دیگر با وضوی تقیه ای نماز خواندیم و بعد از ساعاتی در خانه خود می خواهیم قرآن بخوانیم، آیا همان وضوی سابق رافع حدث است و می توان با آن قرآن خواند یا اینکه فقط اختصاص به زمان خوف و خطر دارد؟ یا اگر بخاطر تقیه عقد نکاحی جاری کردیم می توان به همان بسنده کرد یا باید عقد جدیدی خوانده شود؟

_________

 

[۱] رجال علامه در خلاصه ص ۲۲۳: قیل فی حقه انه کان کذابا کافرا