سید احمد فاطمی

جلسه ۶۱ درس خارج فقه استاد فاطمی ۱۹ آذر ۱۳۹۹

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

جلسه ۶۱ درس خارج فقه استاد فاطمی حفظه الله

تاریخ: چهارشنبه ۱۹ آذر سال ۱۳۹۹

[کلاس غیرحضوری]

 

درس خارج فقه:

🔸 ادامه بررسی تنبیهات قاعده تقیه

🔸 اقسام تقیه

🔸 تقیه یک امر تعبدی و اختصاصی شیعه نیست بلکه یک امر عقلی و عقلایی و وجدانی است

 

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم

تقریر خارج فقه استاد فاطمیحفظه اللّه

تقریر کننده: حسن جودی حاجی محمودلو

جلسه ۶۱       ۱۹/۹/۹۹

تنبیه هشتم: اقسام تقیه

۱- گاهی انجام عملی بر  طبق مذهب، منجر به تلف جانی و مالی (یا ضرر جبران ناپذیر) می شود که در این صورت برای حفظ جان، عرض و اموال باید تقیه کرد. این مورد را «تقیه خوفی» می نامند.

۲- گاهی تقیه برای حفظ وحدت مسلمین، جلب محبّت و یا دفع کینه ی آنها لازم می شود. که در کلام برخی از فقها به تقیه تحبیبی تعبیر شده است.

۳- گاهی مسائل دیگری موجب تقیه می شود.

برای مثال در ماجرای حضرت ابراهیمعلی نبیّنا و آله و علیه السلام ، چنین آمده است که ایشان در بعضی استدلال ها و احتجاج ها تقیه می کردند؛ مثلا حضرت ابراهیم علی نبیّنا و آله و علیه السلام هنگام مشاهده ی ستاره های درخشان فرمود: این ستارگان پروردگار من هستند. اما وقتی افول کردند از آن معبودهای باطل اعراض کرد. و یا در دعوت مشرکین برای مراسم عید فرمودند: من مریض هستم. در حالیکه قصد ایشان این بود که بماند و بتها را بشکند.

مثال دیگر: در ماجرای حضرت یوسف علی نبیّنا و آله و علیه السلام، ایشان برای اینکه بتواند  برادر خود را در کنار خود حفظ کند به صراحت در خواست خود را بیان نکرد بلکه فرمود: « أَيَّتُهَا الْعِيرُ إِنَّكُمْ لَسارِقُون»[۱] و ادامه ی ماجرا… ؛

همانطور که در دو مثال مشاهده می شود هر دو پیامبر گرامی علی نبیّنا و آله و علیه السلام تقیه کردند.

وجه اشتراک موارد تقیه

تمام اقسام تقیه در یک معنا اشتراک دارند و آن معنا «اخفاء عقیده و اظهار خلاف آن بخاطر مصلحت اهم» می باشد. بطور کلی می توان گفت در تمام موارد تقیه، بین ترک اهم و مهم دوران وجود دارد که باید اهم را حفظ و مهم را ترک کرد.

نحوه کشف وجوب تقیه

موارد وجوب تقیه در موردی است که حفظ جان، عرض و مال در میان باشد. البته کشف موارد وجوب با مراجعه به مذاق شریعت و اهمیت برخی از مصالح در نظر شرع روشن می شود. لازم به ذکر است که حفظ جان و… تنها مساله ی شرعی و تعبدی نیست بلکه عقل نیز در این موارد حکم به تقیه می کند. برای مثال در جایی که حفظ جان در گرو ترک مسح پا باشد عقل حکم به تقیه می کند.

لذا تعبیراتی که در روایات، تقیه را اساس دین دانسته و تارک تقیه را مستحق عقاب می دانند، موارد وجوب تقیه را بیان می کنند.

جمع بندی: پس این مساله نیز قابل توجه است که وجوب تقیه یا جواز آن، صرفا یک امر تعبدی نیست بلکه ادله ی اربعة دلالت بر تقیه دارد.

نکته: برخی از اهل سنت می گویند که شیعیان تقیه را مطرح کرده و رواج داده اند. در حالیکه این ادعای نادرستی است. زیرا برای مثال در ماجرای جناب عماررحمه الله، پیامبر اکرم صلّ الله علیه و آله و سلّم به او دستور تقیه (در صورت تکرار آزار مشرکین) می دهند. بعلاوه ی اینکه ممکن است برای عالمی از اهل سنت موردی پیش بیاید که اگر سخن حق را بگوید منجر به کشته شدن خودش یا فرزندش می شود، در این صورت آیا آن عالم سخن حق را می گوید یا اینکه تقیه می کند؟! عقل در چنین موردی قطعا حکم به تقیه می کند. لذا تقیه یک حکم عقلی و سیره پیامبر اکرم صلّ الله علیه و آله و سلّم و همچنین سیره ی ائمه معصومین علیهم السلام می باشد.

(در آینده درباره ی موارد حرمت تقیه نیز بحث می کنیم.)

______________

[۱] سوره یوسف، آیه ۷۰