سید احمد فاطمی

جلسه ۸۰ درس خارج فقه استاد فاطمی ۱۴ بهمن ۱۳۹۹

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

جلسه ۸۰ درس خارج فقه استاد فاطمی حفظه الله

تاریخ: سه شنبه ۱۴ بهمن سال ۱۳۹۹

[کلاس غیرحضوری]

 

درس خارج فقه:

🔸 ادامه بررسی تنبیهات قاعده تقیه

🔸 آیا تقیه واجب نفسی است؟

🔸 ثمره‌ی بحث چیست؟

🔸 آیا غیر از تقیه خوفی و مداراتی، قسم سومی بعنوان تحریم اشاعه و اضاعه اسرار داریم؟

 

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم

تقریر خارج فقه استاد فاطمی حفظه اللّه

تقریر کننده: حسن جودی حاجی محمودلو

جلسه ۸۰     ۱۴/۱۱/۹۹

سوال دیگر: آیا تقیه واجب نفسی است یا غیری؟

ثمره بحث: اگر تقیه واجب نفسی باشد، ترک آن استحقاق عقاب را در پی دارد. اما اگر واجب غیری باشد، استحقاق عقاب ندارد.

حقیقت این است که از ادله چنین استفاده می شود که تقیه واجب نفسی است گرچه با نگاه سطحی از برخی ادله واجب غیری بودن استفاده می شود. کانّ تقیه برای این تشریع شده است که مقدمه ای برای حفظ دماء و نفوس و… باشد. و دلیل عقلی هم که برای حفظ اهم، مهم را ترک می کنیم نیز برای حفظ جان، مال و آبرو است. پس به نوعی از ظهور این ادله، واجب غیری بودن استفاده می شود. ولی اگر خوب دقت کنیم وجوب نفسی بودن استفاده می شود. البته فوایدی که برای تقیه بیان شده از جمله حفظ جان، مال و آبرو، در واقع بیان حکمت تقیه است نه اینکه علت آن باشد. در ابواب مختلف، روایات مختلفی داریم که از آنها وجوب نفسی تقیه استفاده می شود. از جمله روایات ذیل:

روایت اول: حدیث ۱۲ و حدیث ۱۳ از کتاب وسائل الشیعه؛ این روایت به دو بخش تقسیم شده است. لذا روایت ۱۲ و ۱۳ یک روایت می باشد.[۱]

به امام علی بن محمد علیهما السلام گفته شد که اکمل الناس کیست؟ حضرت فرمود: آن کسی که اعلم به تقیه باشد، از نظر ایمان اکمل الناس است. (روشن است که واجب غیری نمی تواند این قدر اهمیت داشته باشد پس تقیه واجب نفسی است) در بخشی از روایت از رسول الله صلّی اللّه علیه و آله نقل می فرماید که اگر خدواند می خواست تقیه را بر شما حرام می کرد و امر می فرمود که در هر شرایطی باید حق را اظهار کنید و بر هر بلایی صبر کنید. ولی چنین کاری نکرد. و بزرگترین واجب الهی بعد از ایمان شما به توحید و نبوت و امامت، استعمال تقیه است برای حفظ حقوق خودتان و حفظ حقوق دوستانتان … . اگر کسی تقیه را رعایت کند، خداوند هر گناهی را می بخشد. اما این دو مورد (حقوق برادران دینی و تقیه) کم است کسی که از عذاب اینها نجات یابد مگر اینکه گرفتار عذاب شدیدی شود و بعدا نجات بیابد. تقوا پیشه کنید و با ترک تقیه و کوتاهی در حق برادران دینی به عذاب الهی تعرّض نکنید.

از این روایت کاملا پیداست که تقیه واجب نفسی است.

روایت دوم: مُحَمَّدُ بْنُ إِدْرِيسَ فِي آخِرِ السَّرَائِرِ نَقْلًا مِنْ كِتَابِ مَسَائِلِ الرِّجَالِ وَ مُكَاتَبَاتِهِمْ مَوْلَانَا عَلِيَّ بْنَ مُحَمَّدٍ علیهما السلام مِنْ مَسَائِلِ دَاوُدَ الصَّرْمِيِّ قَالَ: قَالَ لِي يَا دَاوُدُ لَوْ قُلْتُ إِنَّ تَارِكَ التَّقِيَّةِ كَتَارِكِ الصَّلَاةِ لَكُنْتُ صَادِقاً.[۲]

داود صرمی می گوید که امام علیه السلام به من فرمود: یا داود! اگر بگویم که تارک تقیه مثل تارک الصلاة است، کلام درستی گفته ام.

تارک الصلاة واجب نفسی را ترک می کند نه واجب غیری را. پس از روایت استفاده می شود که تقیه واجب نفسی است.

در مجموع روایات فراوانی داریم که ظهور در واجب نفسی دارند. بعلاوه ی اینکه ترک تقیه، القاء نفس در تهلکة است نه اینکه مقدمه ی تهلکة باشد. و این نیز به روشنی دلالت بر واجب نفسی بودن تقیه می کند.

سوال دیگر: اقسام تقیه چند مورد است؟

قبلا گفتیم که چنین سوالی در کتب فقهی مطرح شده است؛

دو قسم برای تقیه بیان شده است: تقیه خوفی و تقیه مداراتی (برای حفظ وحدت و تحبیب قلوب)؛ اما آیا قسم سومی هم داریم که عبارت باشد از اینکه: تقیه کرده و اشاعه ی اسرار نکنیم (به عبارتی به عنوان یک حکم سیاسی مطرح شود) که برای حفظ مذهب تشریع شده باشد.

مرحوم صاحب وسائل در باب ۳۴، بیست و یک روایت نقل کرده است. البته معلوم است که این نوع تقیه همان تقیه ی خوفی است و قسم سومی در میان نیست. برای نمونه چند روایت را بیان می کنیم.

روایت اول: وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنْ مُحَمَّدٍ الْخَزَّازِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: مَنْ أَذَاعَ عَلَيْنَا حَدِيثَنَا فَهُوَ بِمَنْزِلَةِ مَنْ جَحَدَنَا حَقَّنَا قَالَ وَ قَالَ لِلْمُعَلَّى بْنِ خُنَيْسٍ- الْمُذِيعُ لِحَدِيثِنَا كَالْجَاحِدِ لَهُ.[۳]

کسی که احادیث ما را منتشر کند گویا منکر ولایت است.

روایت دوم: وَ بِالْإِسْنَادِ عَنْ يُونُسَ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنِ ابْنِ أَبِي يَعْفُورٍ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام ‏ مَنْ أَذَاعَ عَلَيْنَا حَدِيثَنَا سَلَبَهُ اللَّهُ الْإِيمَانَ.[۴]

هر کس احادیث ما در جائیکه نباید بگوید، منتشر کند خداوند ایمان او را سلب می کند.

روایت سوم: (وَ بِالْإِسْنَادِ عَنْ يُونُسَ)[۵] عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: مَا قَتَلَنَا مَنْ أَذَاعَ حَدِيثَنَا قَتْلَ خَطَإٍ وَ لَكِنْ قَتَلَنَا قَتْلَ عَمْدٍ.[۶]

اگر کسی احادیث ما را منتشر کند و باعث شود که مومنانی به قتل برسند، مرتکب قتل خطائی نشده بلکه مرتکب قتل عمد شده است.

از این روایت استفاده می شود که قسم سومی در کار نیست بلکه مراد همان تقیه ی خوفی است.

روایت چهارم: وَ بِالْإِسْنَادِ عَنْ يُونُسَ عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام يَقُولُ‏ يُحْشَرُ الْعَبْدُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ مَا نَدَا دَماً فَيُدْفَعُ إِلَيْهِ شِبْهُ الْمِحْجَمَةِ أَوْ فَوْقَ ذَلِكَ فَيُقَالُ لَهُ هَذَا سَهْمُكَ مِنْ دَمِ فُلَانٍ فَيَقُولُ يَا رَبِّ إِنَّكَ تَعْلَمُ أَنَّكَ قَبَضْتَنِي وَ مَا سَفَكْتُ دَماً فَيَقُولُ بَلَى وَ لَكِنَّكَ سَمِعْتَ مِنْ فُلَانٍ رِوَايَةَ كَذَا وَ كَذَا فَرَوَيْتَهَا عَلَيْهِ فَنَقَلْتَ عَلَيْهِ حَتَّى صَارَتْ إِلَى فُلَانٍ الْجَبَّارِ فَقَتَلَهُ عَلَيْهَا وَ هَذَا سَهْمُكَ مِنْ دَمِهِ.[۷]

امام باقر علیه السلام فرمود: بنده خدا در روز قیامت محشور می شود و قسمتی از خون کسی که باعث ریخته شدنش شده برای او نوشته می شود. به این شخص گفته می شود که سهم شما از کشتن زید این مقدار می شود. عرض می کند که خدایا تو شاهدی که از من هیچ قتلی سر نزده است. خداوند می فرماید: بله، خود شما کسی را نکشته ای اما تو روایتی را از امام معصوم علیه السلام یا یاران خاص امام شنیدی و به زید این روایت را گفتی و این روایت به گوش شخص جبّاری رسید. لذا زید را احضار کرده و او را کشتند. و این سهم تو از خون زید است.

این روایت نیز به روشنی دلالت بر ترک تقیه خوفی می کند. تقیه ای که در آن خوف ضرر جانی یا مالی بر دیگران داشته است.

_____________

[۱] ۱۲-[۱] قَالَ: وَ قِيلَ لِعَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ علیهما السلام مَنْ أَكْمَلُ النَّاسِ قَالَ أَعْمَلُهُمْ بِالتَّقِيَّةِ وَ أَقْضَاهُمْ لِحُقُوقِ إِخْوَانِهِ إِلَى أَنْ قَالَ فِي قَوْلِهِ تَعَالَى‏ وَ إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحِيمُ‏- قَالَ الرَّحِيمُ بِعِبَادِهِ الْمُؤْمِنِينَ مِنْ شِيعَةِ آلِ مُحَمَّدٍ- وُسِّعَ لَهُمْ فِي التَّقِيَّةِ يُجَاهِرُونَ بِإِظْهَارِ مُوَالاةِ أَوْلِيَاءِ اللَّهِ وَ مُعَادَاةِ أَعْدَائِهِ إِذَا قَدَرُوا وَ يُسِرُّونَ بِهَا إِذَا عَجَزُوا.

۱۳- ثُمَّ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی اللّه علیه و آله ‏ وَ لَوْ شَاءَ لَحَرَّمَ عَلَيْكُمُ التَّقِيَّةَ وَ أَمَرَكُمْ بِالصَّبْرِ عَلَى مَا يَنَالُكُمْ مِنْ أَعْدَائِكُمْ عِنْدَ إِظْهَارِكُمُ الْحَقَّ أَلَا فَأَعْظَمُ فَرَائِضِ اللَّهِ عَلَيْكُمْ بَعْدَ فَرْضِ مُوَالاتِنَا وَ مُعَادَاةِ أَعْدَائِكُمُ اسْتِعْمَالُ التَّقِيَّةِ عَلَى أَنْفُسِكُمْ وَ أَمْوَالِكُمْ‏ وَ مَعَارِفِكُمْ وَ قَضَاءُ حُقُوقِ إِخْوَانِكُمْ وَ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ كُلَّ ذَنْبٍ بَعْدَ ذَلِكَ وَ لَا يَسْتَقْصِي وَ أَمَّا هَذَانِ فَقَلَّ مَنْ يَنْجُو مِنْهُمَا إِلَّا بَعْدَ مَسِّ عَذَابٍ شَدِيدٍ إِلَّا أَنْ يَكُونَ لَهُمْ مَظَالِمُ عَلَى النَّوَاصِبِ وَ الْكُفَّارِ فَيَكُونُ عِقَابُ هَذَيْنِ عَلَى أُولَئِكَ الْكُفَّارِ وَ النَّوَاصِبِ- قِصَاصاً بِمَا لَكُمْ عَلَيْهِ مِنَ الْحُقُوقِ وَ مَا لَهُمْ إِلَيْكُمْ مِنَ الظُّلْمِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ لَا تَتَعَرَّضُوا لِمَقْتِ اللَّهِ بِتَرْكِ التَّقِيَّةِ وَ التَّقْصِيرِ فِي حُقُوقِ إِخْوَانِكُمُ الْمُؤْمِنِينَ. وسائل الشيعة ؛ ج‏۱۶ ؛ ص۲۲۴ ؛ ح۱۲ و ح۱۳

 

[۲] وسائل الشيعة ؛ ج‏۱۶ ؛ ص۲۱۱

[۳] وسائل الشيعة ؛ ج‏۱۶ ؛ ص۲۵۰

[۴] وسائل الشيعة ؛ ج‏۱۶ ؛ ص۲۵۰

[۵] ( ۵)- ليس في المصدر.

[۶] وسائل الشيعة ؛ ج‏۱۶ ؛ ص۲۵۰

[۷] وسائل الشيعة ؛ ج‏۱۶ ؛ ص۲۵۱