سید احمد فاطمی

جلسه ۸۵ درس خارج فقه استاد فاطمی ۲۵ بهمن ۱۳۹۹

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

جلسه ۸۵ درس خارج فقه استاد فاطمی حفظه الله

تاریخ: شنبه ۲۵ بهمن سال ۱۳۹۹

[کلاس غیرحضوری]

 

درس خارج فقه:

🔸 ادامه بحث قواعد فقهیه

🔸 قاعده کل کافر نجس یکی از قواعد مشهوره است

🔸 بحث امروز:

🔸 ۱. مفهوم قاعده و اقسام کفار که ۴ قسم است

🔸 ۲. اقوال فقهاء امامیه و اهل سنت

 

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم

تقریر خارج فقه استاد فاطمیحفظه اللّه

تقریر کننده: حسن جودی حاجی محمودلو

جلسه ۸۵     ۲۵/۱۱/۹۹

قاعده فقهی: آیا کفار و اهل کتاب نجس هستند؟

این قاعده تا حدودی مبتلا به است. به خصوص نسبت به کسانی که سفرهای خارجی دارند یا نسبت به افرادی که در ایران با برادران اهل کتاب به عنوان شهروند در حال معاشرت هستند.

در فقه قاعده ی تقریبا مشهوری داریم که «کلّ کافر نجس»؛ حال فرقی ندارد که این کافر از اهل کتاب باشد مثل یهودی و مسیحی و مجوسی یا اینکه از غیر اهل کتاب باشد.

لذا در اینجا باید از چند جهت بحث داشته باشیم:

جهت اول: مراد از این قاعده چیست؟

اقسام کافر

اولین چیزی که باید روشن شود این است که اقسام متعددی از کفار داریم. جامع بین این کفار این است که کسی نبوت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله را تصدیق نکند یا یک حکم دینی را که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آورده و بالضرورة ثابت شده که از عقاید حقّ است را انکار کند (هرچند قائل به نبوت آن حضرت باشد). مثلا وجوب نماز را انکار کند.

بیان اجمالی اقسام کافر:

۱- کفاری که وجود خالق عالم را انکار می کنند؛ چنین اشخاصی معتقد هستند که این عالم ازلی و قدیم است و مسبوق به عدم نیست. (دهری مذهب) از این کفار به اکفر الکفار تعبیر کرده اند.

۲- کفاری که منکر توحید هستند؛ چنین اشخاصی اصل وجود خداوند را به عنوان خالق عالم قبول دارند اما قائل به شریکانی برای خداوند هستند. مشرکین اقسام زیادی دارند. برخی منکر توحید خداوند هستند به این نحو که می گویند دو خدای قدیم بالذات وجود دارد که به یزدان و اهرمن تعبیر می کنند (منتهی ظاهر کلام این ها این است که قائل به دو مبدا بالذات نیستند بلکه در مقام فاعلیت منکر توحید هستند).

یا به عبارتی کافری که منکر توحید در مقام فاعلیت است. یعنی طبق نظر آنها غیر از خداوند هم چیزهایی هستند که در حوادث عالم هستی تاثیرگذار هستند. این مشرکین نیز اقسام متعددی دارند. مثل بت پرستان؛

۳- کفاری که منکر رسالت هستند؛ یا جمیع انبیا علیهم السلام را انکار می کنند. به این بیان که خداوند رسول باطنی برای انسان قرار داده است و همین عقل در هدایت او کفایت می کند. و یا اینکه برخی از انبیا علیهم السلام را انکار می کنند. مثل اهل کتاب که نبوت حضرت موسی و حضرت عیسی علیهما السلام را قبول دارند اما نبوت حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله را قبول ندارند.

۴- کفاری که ضرورتی از ضروریات دین را انکار می کنند. فرقی ندارد که این ضرورت از ضروریات تمام ادیان باشد مثل معاد جسمانی یا اینکه ضرورتی از ضروریات دین خاصی (مثل اسلام) باشد مثل حرمت شرب خمر. از مصادیق روشن منکر ضروری دین کسی است که به وجود پیغمبری بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله اعتقاد داشته باشد. مثل بهایی ها.

اما فرقه های دیگری هستند مثل مجسّمه یا غلات یا نواصب که نوعی از کفار هستند که در خاتمه این قاعده بحث خواهیم کرد.

با توجه به قاعده مذکور، تمام چهار قسم نجس هستند. پس مراد از این قاعده روشن شد.

جهت دوم: اقوال فقها در مساله و مقتضای قاعده

مشهور بین امامیه: کفار مطلقا نجس هستند.

بلکه جمعی از فقهای متقدمین بر نجاست کفار ادعای اجماع کرده اند. مثل مرحوم ابن زهره[۱] و سید مرتضی [۲] و ابن ادریس و مرحوم شیخ در تهذیب الاحکام [۳] ادعا کرده اند که ما در این رابطه اجماع فقهای امامیه و عامه را داریم. البته این بیان ایشان را نسبت به شیعه می توان پذیرفت اما نسبت به عامه نمی توان پذیرفت. زیرا آنها کفار را نجس نمی دانند.

مشهور بین عامه: کفار مطلقا طاهر هستند. می گویند که کفار چه زنده باشند و چه مرده طاهر هستند. استدلال آنها به این آیه شریف است:

وَ لَقَدْ كَرَّمْنَا بَنىِ ءَادَمَ وَ حَمَلْنَاهُمْ فىِ الْبرَّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ وَ فَضَّلْنَاهُمْ عَلىَ‏ كَثِيرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلا [۴]؛

نحوه استدلال: تکریم بنی آدم این است که بدن آنها حیّا و میتا طاهر باشد!

قول شاذّ: این قول که از برخی از امامیه نسبت به طهارت کفار اهل کتاب است، به مرحوم ابن جنید نسبت داده شده است.[۵]

مرحوم صاحب جواهر [۶]می فرمایند که کلام ابن جنید چنین صراحتی ندارد که دلالت بر طهارت اهل کتاب کند. هر چند ممکن است که از کلام ایشان چنین میلی استفاده شود ولی صراحت ندارد. در عین حال مرحوم صاحب جواهر می فرماید که ما برای کلام ابن جنید ارزشی قائل نیستیم زیرا او اهل قیاس بوده است.

در هر صورت هر کس که در فقه امامیه تتبع کند به شهرت عظیمی که درباره ی نجاست کفار مطلقا وجود دارد دست می یابد.

______________

[۱] جوامع الفقهیه ص ۵۵۱

[۲] جوامع الفقهیه ص ۱۸۰ و انتصار سید مرتضی ص ۱۰

[۳] قَالَ الشَّيْخُ أَيَّدَهُ اللَّهُ تَعَالَى وَ لَا يَجُوزُ الطَّهَارَةُ بِأَسْآرِ الْكُفَّارِ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَ النَّصَارَى وَ الْمَجُوسِ وَ الصَّابِئِينَ. يَدُلُّ عَلَى ذَلِكَ قَوْلُهُ تَعَالَى- إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَحَكَمَ عَلَيْهِمْ بِالنَّجَاسَةِ بِظَاهِرِ اللَّفْظِ وَ هَذَا يَقْتَضِي نَجَاسَةَ أَسْآرِهِمْ بِمُلَاقَاتِهِمْ لِلْمَاءِ وَ أَيْضاً أَجْمَعَ الْمُسْلِمُونَ عَلَى نَجَاسَةِ الْمُشْرِكِينَ وَ الْكُفَّارِ إِطْلَاقاً وَ ذَلِكَ أَيْضاً يُوجِبُ نَجَاسَةَ أَسْآرِهِمْ وَ يَدُلُّ أَيْضاً عَلَيْهِ. تهذيب الأحكام؛ ج‌۱، ص: ۲۲۳

[۴] الاسراء آیه ۷۰

[۵] مرحوم فاضل هندی در کشف اللثام و الابهام ج۱ ص ۴۶

[۶] و أما ما عن مختصر ابن الجنيد- من أنه لو تجنب من أكل ما صنعه أهل الكتاب من ذبائحهم و في آنيتهم، و كذلك ما وضع في أواني مستحل الميتة و مؤاكلتهم ما لم يتيقن طهارة أوانيهم و أيديهم كان أحوط- فهو- مع عدم صراحته أيضا بل و لا ظهوره عند التأمل- غير قادح فيما ذكرنا بعد مرفوضية أقواله عندنا، لما قيل من عمله بالقياس. جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام؛ ج‌۶، ص: ۴۲