الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
جلسه ۸۶ درس خارج اصول استاد فاطمی حفظه الله
تاریخ: یکشنبه ۲۶ بهمن سال ۱۳۹۹
[کلاس غیرحضوری]
تهیه و تنظیم: محمد صالح قفائی
جلسه ۸۶ درس خارج اصول (۲۶/۱۱/۹۹)
گاهی بل در ابتدای جمله ای قرار میگیرد و عاطفه نیست؛ مثل «بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا» که به آن حرف ابتدائیت گفته میشود.
گاهی بل، حکمی که در جملهٔ قبلی (معرضٌ عنه) وجود دارد را به مدخول خود منتقل میکند. اگر قبل از بل، جملهٔ خبری ایجابی یا انشائی باشد، حکم معرضٌ عنه منتقل میشود به مدخولش. مثلاً «إضرب زیداً بل عمراً» اضرب زیداً در اینجا انشائیه است و با آوردن بل، میخواهد بگوید که عمرو را بزن (نه زید را) یا مثلاً «قام زیدٌ بل عمروٌ» که قام زید در اینجا خبری است و با آوردن بل میخواهد بگوید که قام عمروٌ.
گاهی بل، ضد آن حکمی که در جملهٔ قبلی وجود دارد را به مدخول خود منتقل میکند. مثلاً «ما قام زیدٌ بل عمروٌ» در اینجا منظور این است که عمرو ایستاده است. یا مثلاً «لا تضرب زیداً بل عمراً» که مراد این است که زید را بزن.
آیا در بل، افادهٔ حصر وجود دارد؟ چهار قول در اینجا وجود دارد:
قسم اول: بل برای این آمده است که متکلم که حرف میزده، اشتباه گفته و میخواهد اشتباهش را با بل جبران کند. مثل «جائنی زیدٌ بل عمروٌ» که در اینجا بر حصر دلالت نمیکند و ممکن است علاوه بر عمرو، افراد دیگری هم آمده باشند.
قسم دوم: بل برای تأکید بیاید؛ یعنی مضربٌ عنه که قبل از بل آمده، جنبهٔ مقدّمیت دارد برای یک مطلب مهم؛ مثل آیهٔ «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّىٰ وَذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّىٰ بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ وَأَبْقَىٰ» که در این مورد هم دلالتی بر حصر وجود ندارد.
قسم سوم: در جائیکه قبلاً مطلبی گفته شده باشد و متکلم بخواهد آن را ابطال کند و با ابطال مطلب قبلی، مطلب جدیدی را اثبات کند که بل در اینجا، مفید حصر است. مثل: «وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَٰنُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ بَلْ عِبَادٌ مُكْرَمُونَ»[۲] و مشرکان گفتند که خدای رحمان دارای فرزند است، خدا پاک و منزه از آن است، بلکه آنها فقط بندگان گرامی و مقرب خدا هستند. در اینجا بل، مطلب قبلی را ابطال میکند و مطلب جدید را اثبات میکند و مفید حصر است؛ البته حصر در اینجا، حصر اضافی است. یا مثل «أَمْ يَقُولُونَ بِهِ جِنَّةٌ بَلْ جَاءَهُمْ بِالْحَقِّ وَأَكْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ كَارِهُونَ»[۳] آیا این مشرکان بی ادب میگویند که پیامبر جن زده شده است یا مجنون است؟ نه، این حرف غلط است؛ بلکه پیامبر فقط حق را برای آنها آورده است؛ در حالیکه اکثر آنها از این حقی که پیامبر آورده است، کراهت دارند.
______________
[۱] سوره اعلی، آیه ۱۴ و ۱۵ و ۱۶ و ۱۷
[۲] سوره انبیاء، آیه ۲۶
[۳] سوره مؤمنون، آیه ۷۰
[۴] سوره فاتحه، آیه ۵