سید احمد فاطمی

جلسه ۱۰۰ درس خارج فقه استاد فاطمی ۲۳ اسفند ۱۳۹۹

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

جلسه ۱۰۰ درس خارج فقه استاد فاطمی حفظه الله

تاریخ: شنبه ۲۳ اسفند سال ۱۳۹۹

[کلاس غیرحضوری]

 

درس خارج فقه:

🔸 ادامه بحث قاعده کل کافر نجس

🔸 آیا عناوین دیگر مثل منکر ضروریات دینی، خوارج، نواصب، غلاة (اعتقادات غلوآمیز انحرافی داشتن)، قائلین به جبر و تفویض، قائلین به اعتقادات تصوف انحرافی و غیره محکوم به کفر و نجاست هستند؟

🔸 دلیل کفرشان دلیل مستقل تعبدی است یا به سبب استلزام انکار رسالت و نبوت است؟

 

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم

تقریر خارج فقه استاد فاطمی حفظه اللّه

تقریر کننده: حسن جودی حاجی محمودلو

جلسه ۱۰۰     ۱۹/۱۲/۹۹

آیا منکر ضروری دین کافر و نجس است؟

منکر ضروری دین کسی است که یکی از ضروریات ثابت شده در دین اسلام را انکار کند. منظور از اینکه آن چیز ثابت شده و از ضروریات دینی است این است که اثبات آن نیاز به استدلال ندارد بلکه هر مسلمانی می داند آن چیز از دین اسلام است. مثل وجوب نماز و… .

حال اگر کسی یکی از ضروریات دین را انکار کند، کافر حساب شده و در نتیجه نجس می باشد؟

اختلاف بسیار عمیقی بین فقها در این باره واقع شده است که آیا دلیل تعبدی بر کافر بودن چنین شخصی داریم هرچند که انکار او مستلزم انکار نبوت نباشد یا اینکه چون لازمه ی انکار منکر ضروری دین، انکار نبوت است موجب کافر شدن او می شود؟

مشهور: اجماع داریم  که چنین انکاری سبب مستقل است. یعنی نجاست ضروری دین از این جهت نیست که مستلزم انکار نبوت است بلکه بخاطر سبب مستقلی که وجود دارد.

محقق خوانساری و علمای دیگر[۱]: انکار ضرورتی از ضروریات دینی بنفسه موجب کفر نمی شود مگر اینکه کاشف از انکار نبوت و رسالت باشد.

دلایل قول اول:

دلیل اول: ظاهر اصحاب (مراد اجماع است)؛

این اجماع مدرکی است زیرا به ظاهر اخبار استناد کرده اند. اگر اجماع مدرکی نیز نباشد از اجماع مصطلح (کاشف از قول معصوم) نخواهد بود زیرا مخالفین  زیادی دارد.

دلیل دوم: اخبار؛ از جمله:

مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ فُضَيْلٍ عَنْ أَبِي الصَّبَّاحِ الْكِنَانِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: قِيلَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام مَنْ شَهِدَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله كَانَ مُؤْمِناً قَالَ فَأَيْنَ فَرَائِضُ اللَّهِ قَالَ وَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ كَانَ عَلِيٌّ علیه السلام يَقُولُ لَوْ كَانَ الْإِيمَانُ كَلَاماً لَمْ يَنْزِلْ فِيهِ صَوْمٌ وَ لَا صَلَاةٌ وَ لَا حَلَالٌ وَ لَا حَرَامٌ قَالَ وَ قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام إِنَّ عِنْدَنَا قَوْماً يَقُولُونَ إِذَا شَهِدَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله فَهُوَ مُؤْمِنٌ قَالَ فَلِمَ يُضْرَبُونَ الْحُدُودَ وَ لِمَ تُقْطَعُ أَيْدِيهِمْ وَ مَا خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ خَلْقاً أَكْرَمَ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْمُؤْمِنِ لِأَنَّ الْمَلَائِكَةَ خُدَّامُ الْمُؤْمِنِينَ وَ أَنَّ جِوَارَ اللَّهِ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ أَنَّ الْجَنَّةَ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ أَنَّ الْحُورَ الْعِينَ لِلْمُؤْمِنِينَ ثُمَّ قَالَ فَمَا بَالُ مَنْ جَحَدَ الْفَرَائِضَ كَانَ كَافِراً.[۲]

به حضرت علی علیه السلام گفته شد که اگر کسی شهادتین را بگوید آیا در مومن بودن او کافی است؟ حضرت فرمود: پس فرائض الهی چه می شود؟ راوی می گوید از امام باقر علیه السلام شنیدم که می فرماید: علی علیه السلام خیلی این کلام را می فرمود که  اگر ایمان صرفا با کلام و گفتار بود، حلال و حرامی لازم نبود. راوی می گوید به امام باقر علیه السلام عرض کردم که نزد ما گروهی هستند که می گویند همین اندازه که شخص شهادتین را بگوید مومن است بدون اینکه معترف به احکام دین باشد. امام علیه السلام فرمود: اگر صرف شهادتین در ایمان کفایت می کند برای چه بر این ها حد جاری می شود؟! در حالیکه اگر کسی مومن باشد خداوند مخلوقی بزرگوار تر از او خلق نکرده است. زیرا ملائکه خدام مومنین بوده و بهشت و حور برای مومنین هستند. اگر صرف شهادتین گفتن برای مومن بودن کافی بود پس چرا کسی که احکام ضروری دین را انکار کند، کافر می شود؟!

محل استدلال همین جمله ی اخیر حضرت است. کأنّ امام علیه السلام کافر شدن کسی را که به فرائض کفر بورزد از مسلمات می داند. در نتیجه انکار فرائض دینی سبب مستقلی در کفر او خواهد بود.

اشکال: این روایت نمی تواند دلیلی بر مستقل بودن این سبب برای کفر او باشد. زیرا مراد از «جهد» که در روایت مطرح شده انکار کردن با علم و آگاهی است. لذا در قاموس[۳] درباره ی «جهد» می گوید: اگر منکر حق شد یعنی با علم و آگاهی انکار می کند. بنابراین منکر فرائض، نبوت را نیز انکار می کند. در نتیجه انکار فرائض سبب مستقل نیست. زیرا کسی که ضرورتی را انکار می کند می کند عملا اقرار به شهادتین خود را نیز انکار کرده است.

______________

[۱] از جمله: فرزند بزرگوار ایشان در حاشیه شرح لمعه، مرحوم محقق اردبیلی، مرحوم کاشف اللثام، مرحوم محقق قمی و…

[۲] الكافي (ط – الإسلامية) ؛ ج‏۲ ؛ ص۳۳

[۳] قاموس ج ۱ ص۲۹۰