سید احمد فاطمی

جلسه ۱۰۱ درس خارج فقه استاد فاطمی ۲۴ اسفند ۱۳۹۹

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

جلسه ۱۰۱ درس خارج فقه استاد فاطمی حفظه الله

تاریخ: یکشنبه ۲۴ اسفند سال ۱۳۹۹

[کلاس غیرحضوری]

 

درس خارج فقه:

🔸 ادامه بحث قاعده کل کافر نجس

🔸 دلیل قول به نجاست منکران احکام ضروری مثل صحیحة عبدالله بن سنان

🔸 جواب استدلال مذکور

🔸 اشکال استدلال به اجماع

🔸 دلیل قول به نجاست خوارج و نواصب

 

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم

تقریر خارج فقه استاد فاطمی حفظه اللّه

تقریر کننده: حسن جودی حاجی محمودلو

جلسه ۱۰۱     ۲۴/۱۲/۹۹

در جلسه ی قبل گفتیم برخی ادعا کرده اند که انکار ضروری دین بنفسه موجب کفر است ولو اینکه کشف از انکار نبوت نشود. یکی از ادله ی آنها را در جلسه قبل مطرح کردیم. اما دلیل دوم آنها این است:

دلیل دوم: فَقَالَ مَنِ ارْتَكَبَ كَبِيرَةً مِنَ الْكَبَائِرِ فَزَعَمَ أَنَّهَا حَلَالٌ أَخْرَجَهُ ذَلِكَ مِنَ الْإِسْلَامِ وَ عُذِّبَ أَشَدَّ الْعَذَابِ وَ إِنْ كَانَ مُعْتَرِفاً أَنَّهُ ذَنْبٌ‏ وَ مَاتَ عَلَيْهَا أَخْرَجَهُ مِنَ الْإِيمَانِ وَ لَمْ يُخْرِجْهُ مِنَ الْإِسْلَامِ وَ كَانَ عَذَابُهُ أَهْوَنَ مِنْ عَذَابِ الْأَوَّلِ.[۱]

امام صادق علیه السلام فرمود: اگر کسی کبیره ای از کبائر را مرتکب شود (مثلا شرب خمر کند) و گمان کند که آن کار حلال است. این ارتکاب و چنین گمانی او را از اسلام خارج کرده و در روز قیامت شامل اشدّ عذاب می شود. ولی اگر اعتراف کند که این کار او گناه است و در همین حال بمیرد، چنین شخصی از ایمان خارج است ولی از اسلام خارج نیست. و عذاب او از اوّلی سبک تر است.

استدلال قائلین به این جمله است: « فَزَعَمَ أَنَّهَا حَلَالٌ ». بنابراین انکار ضروریات دینی بنفسه موجب کفر و نجاست می شود.

اشکال: حرمت کبائر برای نوع مسلمانان معلوم است و هیچ مسلمانی جاهل به حرمت کبائر نیست مگر اینکه تازه مسلمان شده باشد یا اینکه در بلاد غیر اسلامی باشد. وگرنه کسی که در میان مسلمانان باشد و گمان به حلّیت شرب خمر بیابد ملازم با تکذیب نبوت است. و ظاهر روایت نیز همین را می رساند. لذا شخص از این جهت کافر می باشد.

پس مشخص شد که این دو دلیل مطرح شده نمی توانند این را ثابت کنند که انکار ضروری دین بنفسه موجب کفر می شود. بلکه از این جهت موجب کفر می شود که ملازم با انکار نبوت و رسالت است.

ادعای اجماع نیز (که در جلسه قبل بیان شد) بر اینکه انکار ضروری دین بنفسه موجب کفر می شود، از لحاظ صغری و کبری محل اشکال است. زیرا از لحاظ صغری خیلی ها با این اجماع مخالف هستند. از لحاظ کبری نیز این اجماع آن اجماع مصطلحی که کاشف از قول معصوم می باشد نیست. چرا که اجماع مجمعین مدرکی است.

بنابراین اگر شخصی، ضروری دین را بخاطر شبهه ای که برای او پیش آمده انکار کند بدون اینکه نبوت را تکذیب کند. در این صورت نمی توان او را کافر دانست. برای مثال برخی از محققین فلاسفه در معاد جسمانی شک دارند بلکه آن را انکار می کنند. زیرا می گویند جسم از ماده و صورت تشکیل شده است و جسمیت جسم نیز با صورت آن است. و معاد همان صورت جسمیه ی ماده است. بنابراین معاد در یوم الحشر همان عین بدن موجود  در دنیا است منتهی عینیتِ به صورت نه به ماده. این مطلب مخالف با ضرورتی است که در دین اسلام ثابت شده است. زیرا معاد در اسلام  عین صورت و ماده دنیا است.. پس چنین انکاری موجب کفر نمی شود.

اشکال: خوارج یا نواصب هرچند با اهل بیت دشمنی دارند اما تکذیب نبی نمی کنند، پس چرا آنها را نجس می دانید؟

جواب: حکم به نجاست و کفر آنها از جهت انکار ضروری دین نیست بلکه ادله خاصی دارد که بعدا بیان خواهد شد. البته ممکن است کفر آنها از این جهت باشد که آنها جهل به لزوم محبت و مودت اهل بیت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله دارند. و بغض اینها به نوعی بغض از رسول الله صلی الله علیه و آله هم هست. و این جهل عن تقصیرٍ است. زیرا اگر فحص می کردند راه انحرافی رهبران خود را کنار می گذاشتند و خداوند آنها را هدایت می کرد. لذا جاهل مقصر معذور نیست.

جمع بندی: انکار ضروری بنفسه موجب کفر نمی شود بلکه اگر انکار ضروری ملازم با تکذیب نبی باشد موجب کفر می شود.

حکم خوارج و نواصب؛

خوارج کسانی هستند که قتل امیر المومنین علیه السلام را حلال می دانند. نواصب نیز کسانی هستند که بغض شدیدی نسبت به امیر المومنین علیه السلام و اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله دارند. تقریبا می توان گفت که نجاست خوارج و نواصب یک مساله ی اتفاقی است. علاوه بر این اجماع، روایات فراوانی نیز وجود دارد که دلالت بر نجاست آنها دارند. از جمله:

… فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَمْ يَخْلُقْ خَلْقاً أَنْجَسَ مِنَ الْكَلْبِ وَ إِنَّ النَّاصِبَ لَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ أَنْجَسُ مِنْه‏.[۲]

خداوند مخلوقی نجس تر از کلب را خلق نکرده است. اگر کسی بغض اهل بیت را داشته باشد از کلب نجس تر است.

پس وقتی روایتی دلالت بر نجاست نواصب بکند به طریق اولی بر نجاست خوارج دلالت خواهد کرد. زیرا بغض خوارج شدیدتر از آنهاست.

______________

[۱] وسائل الشيعة ؛ ج‏۱ ؛ ص۳۳

وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنِ الرَّجُلِ يَرْتَكِبُ الْكَبِيرَةَ فَيَمُوتُ هَلْ يُخْرِجُهُ ذَلِكَ مِنَ الْإِسْلَامِ وَ إِنْ عُذِّبَ كَانَ عَذَابُهُ كَعَذَابِ الْمُشْرِكِينَ أَمْ لَهُ مُدَّةٌ وَ انْقِطَاعٌ فَقَالَ مَنِ ارْتَكَبَ كَبِيرَةً مِنَ الْكَبَائِرِ فَزَعَمَ أَنَّهَا حَلَالٌ أَخْرَجَهُ ذَلِكَ مِنَ الْإِسْلَامِ وَ عُذِّبَ أَشَدَّ الْعَذَابِ وَ إِنْ كَانَ مُعْتَرِفاً أَنَّهُ ذَنْبٌ‏ وَ مَاتَ عَلَيْهَا أَخْرَجَهُ مِنَ الْإِيمَانِ وَ لَمْ يُخْرِجْهُ مِنَ الْإِسْلَامِ وَ كَانَ عَذَابُهُ أَهْوَنَ مِنْ عَذَابِ الْأَوَّلِ.[۱]

[۲] علل الشرائع ؛ ج‏۱ ؛ ص۲۹۲