جلسه ۱۰۲ درس خارج فقه استاد فاطمی ۲۵ اسفند ۱۳۹۹

by مدیر مطالب سایت | اسفند 25, 1399 4:44 ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

جلسه ۱۰۲ درس خارج فقه استاد فاطمی حفظه الله

تاریخ: دوشنبه ۲۵ اسفند سال ۱۳۹۹

[کلاس غیرحضوری]

 

درس خارج فقه:

🔸 ادامه بحث قاعده کل کافر نجس

🔸 بررسی کفر و نجاست غلاة، مجبّره، مفوّضه، مجسّمه و مشبّهه

🔸 بیان فرق بین مجبّره و مفوّضه

 

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم

تقریر خارج فقه استاد فاطمی حفظه اللّه

تقریر کننده: حسن جودی حاجی محمودلو

جلسه ۱۰۲     ۲۵/۱۲/۹۹

حکم غلاة؛

غلاة کسانی هستند که درباره ی امیرالمومنین علیه السلام یا یکی از ائمه معصومین علیهم السلام قائل به الوهیت و ربوبیت می باشند. این افراد کافر و نجس هستند و فرقی بین اینها و مشرکین وجود ندارد. در روایات نیز نسبت به آنها لعن وارد شده است.

حکم مجبّرة و مفوّضة

طایفه ی دیگری از مسلمین هستند که جبری مذهب و تفویضی مذهب هستند:

مجبّرة کسانی هستند که اعتقاد دارند بندگان خدا در تمام افعال خود مجبور بوده و تحت تسخیر قدرت الهی هستند. به این معنا که معصیت کار، قدرتی بر ترک معصیت ندارد! زیرا منشا اراده ی افراد به اراده ی خداوند بر می گردد و همانطور که وقتی علت محقق شود معلول نیز محقق می شود، تمام رفتار انسان نیز معلول اراده ی انسان بوده و اراده ی انسان نیز به اراده ی خداوند باز می گردد. اشاعره از این دسته هستند.

مفوّضة کسانی هستند که می گویند اراده و عملکرد انسان هیچ گونه ارتباطی به خداوند متعال ندارد. و انسان در اعمال خود مستقل است. معتزله از این دسته هستند.

لوازم فاسد مترتب بر این عقاید

لازمه مجبّرة بودن این است که تمام اعمالی که از شخص سر می زند در واقع از خدا سر می زند. به خصوص اینکه عذاب اینها معنایی ندارد و قبیح است. زیرا هیچ اختیاری از خود ندارند. و این قبح را باید به خداوند نسبت داد. در حالیکه خداوند به هیچ وجه مرتکب فعل قبیح نمی شود.

لازمه مفوّضة بودن این است که اراده ی خداوند هیچ گونه تاثیری در اشیاء و افعال هستی نداشته باشد! گویا خداوند بعد از  خلقت یک حاکم معزول شده است!

لذا ائمه معصومین علیهم السلام در روایات مختلف فرموده اند که «لا جبر و لا تفویض بل امر بین الامرین». نه جبر درست است که انسان را مسلوب الاختیار بدانیم و نه تفویض درست است که انسان را مستقل از خداوند بدانیم. بلکه راه اعتدالی بین این دو وجود دارد که  ما قائل به آن هستیم. انسان در کارهای خود اختیار دارد اما مستقل از خداوند نیست.

این یک بحث کلامی است که نسبت به توده مردم مطرح نیست بلکه در محافل علمی مطرح می شود.

حکم مجسِّمة و مشبِّهة

مجسِّمة کسانی هستند که قائل به جسم داشتن خداوند متعال هستند.

مشبِّهة نیز کسانی هستند که خداوند را شبیه مخلوقات می دانند.

این دو طایفه با هم فرق دارند و نسبت بین آنها عموم و خصوص مطلق است. یعنی مشبِّهة اعم از مجسِّمة است. لذا گاهی مشبِّهة خداوند را به مخلوقاتی که غیر از اجسام هستند تشبیه می کنند. برای مثال گفته می شود مَثل خداوند به مخلوقات مَثل روح مجرد انسان به بدن است. همانطور که روح بر بدن سیطره و تسلط دارد سیطره ی خداوند نیز همان طور است!

قول به اینکه خداوند جسم است یا شبیه مخلوقات است موجب انکار ضرورت دینی می شود. اگر انکار ضرورت دینی را سبب مستقلی در کفر بدانیم در این صورت این افراد  کافر و نجس خواهند بود. اما اگر انکار ضرورت دینی را در صورتی موجب کفر بدانیم که این انکار مستلزم انکار نبوت باشد در این فرض قائلین به این عقاید باطل، چنانچه توجه به حرف های خود داشته باشند که لازمه این حرف ها منافات با واجب الوجود بودن خداوند و… دارد، در این صورت لازمه اش انکار توحید و نبوت خواهد بود.

اگر کسی بگوید مجسِّمة و مشبِّهة بودن انکار ضرورت دینی نیست. زیرا ظاهر برخی از آیات و روایات همین را به ذهن می رساند، می گوییم که این کلامی غریب و باطل است. زیرا این آیات و روایات باید تفسیر شود تا مراد از آنها روشن شود.

 

Endnotes:
  1. http://dl.davatejahani.ir/ostadfatemi/domains/ostadfatemi.com/public_html/wp-content/uploads/2021/03/991225-Feqh-J102.mp3: http://dl.davatejahani.ir/ostadfatemi/domains/ostadfatemi.com/public_html/wp-content/uploads/2021/03/991225-Feqh-J102.mp3

Source URL: http://ostadfatemi.com/1399/12/25/%d8%ac%d9%84%d8%b3%d9%87-102-%d8%af%d8%b1%d8%b3-%d8%ae%d8%a7%d8%b1%d8%ac-%d9%81%d9%82%d9%87-%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d8%af-%d9%81%d8%a7%d8%b7%d9%85%db%8c-25-%d8%a7%d8%b3%d9%81%d9%86%d8%af-1399/