سید احمد فاطمی

جلسه ۱۰۹ درس خارج فقه استاد فاطمی ۲۲ فروردین ۱۴۰۰

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

جلسه ۱۰۹ درس خارج فقه استاد فاطمی حفظه الله

تاریخ: یکشنبه ۲۲ فروردین سال ۱۴۰۰

[کلاس غیرحضوری]

 

درس خارج فقه:

🔸 ادامه بحث استدلال به آیه شریفه ۳۳ سوره ی مبارکه‌ی محمّد صلی الله علیه و آله و سلّم برای قاعده حرمت ابطال واجبات تعبدیه

🔸 اشکال های متعدد استدلال مذکور

 

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم

تقریر خارج فقه استاد فاطمی حفظه اللّه

تقریر کننده: حسن جودی حاجی محمودلو

جلسه ۱۰۹     ۲۲/۱/۱۴۰۰

در جلسه قبل معنای قاعده و دلیل ها و اشکالات وارد بر آنها را بیان کردیم. دلیل دوم استناد به آیه ۳۳ سوره محمد صلی الله علیه و آله بود. که اشکال شده بود که کلمه «لا تبطلوا» در این معنایی که شما اراده کرده اید ظهور ندارد بلکه به احتمال قوی منظور این است که عمل را با شرک، عجب و ارتکاب کبائر باطل نکنید.

موید این احتمال: حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ مَاجِيلَوَيْهِ عَنْ عَمِّهِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي الْقَاسِمِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا أَبِي عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي الْجَارُودِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله ‏ مَنْ قَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ غَرَسَ اللَّهُ لَهُ بِهَا شَجَرَةً فِي الْجَنَّةِ وَ مَنْ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ غَرَسَ اللَّهُ لَهُ بِهَا شَجَرَةً فِي الْجَنَّةِ وَ مَنْ قَالَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ غَرَسَ اللَّهُ لَهُ بِهَا شَجَرَةً فِي الْجَنَّةِ وَ مَنْ قَالَ اللَّهُ أَكْبَرُ غَرَسَ اللَّهُ لَهُ بِهَا شَجَرَةً فِي الْجَنَّةِ فَقَالَ رَجُلٌ مِنْ قُرَيْشٍ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّ شَجَرَنَا فِي الْجَنَّةِ لَكَثِيرٌ قَالَ نَعَمْ وَ لَكِنْ إِيَّاكُمْ أَنْ تُرْسِلُوا عَلَيْهَا نِيرَاناً فَتُحْرِقُوهَا وَ ذَلِكَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ- يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ لا تُبْطِلُوا أَعْمالَكُمْ‏.[۱]

هر کس سبحان الله بگوید خداوند به برکت این کلمه ی مبارک برای او یک درخت در بهشت غرس می کند. و کسی  که الحمدلله بگوید خداوند درخت دیگری برای او غرس می کند و کسی که لا اله الّا الله بگوید درخت دیگری برای او کاشته می شود و کسی که بگوید الله اکبر یک درخت برای او کاشته می شود. مردی از قریش گفت: یا رسول الله صلی الله علیه و آله! پس ما درختان زیادی در بهشت داریم. حضرت فرمود: بله، لکن بر حذر می دارم شما را از اینکه آتش هایی را بفرستید که این درختان را بسوزاند. و این بخاطر این است که خداوند عزّوجلّ می فرماید: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ لا تُبْطِلُوا أَعْمالَكُمْ.

امام صادق علیه السلام به این آیه استدلال می کند که اگر کسی کفر بورزد و… باعث نابودی آثار سبحان الله و الحمدلله و لا اله الّا الله می شود. پس مراد از «لا تبطلوا» این است که این اعمال، آثار عمل را از بین می برد نه اینکه ترک عمل در اثنای عمل موجب ابطال آن عمل باشد. لذا حداقل چنین احتمالی درباره ی آیه داده شده است و اذا جاء الاحتمال بطل الاستدلال.

مضاف بر اینکه اگر این آیه را بر مفاد این قاعده حمل کنیم موجب تخصیص اکثر مستهجن می شود. زیرا اگر یک عموم افرادی را مطرح کنیم و بعض افراد آن عام را اراده کنیم یا عموم اصنافی را مطرح کرده و بعض اصناف را اراده کنیم مستهجن خواهد بود. اگر این آیه بخواهد بر حرمت ترک عمل در اثنای عمل دلالت کند تمام اعمالی را که دارای اجزاء و شرایط باشد را شامل می شود. در حالیکه ما اعمال فراوانی داریم که می توان در اثنای عمل آنها را رها کرد بدون اینکه حرام باشد. برای مثال شخصی در حال وضو گرفتن و شستن دست راست می باشد اما از وضو گرفتن منصرف می شود و آن را ترک می کند که هیچ مشکلی ندارد. بنابراین اگر مفاد آیه حرمت ترک عمل در اثنای عمل باشد، تخصیص اکثر مستهجن پیش خواهد آمد. بله، تنها چیزی که فقها رضوان الله علیهم گفته اند قطع عمل در اثناء آن جائز نیست، نماز و حج است.

برخی گفته اند که «لا تبطلوا» ولو به حسب ظاهر جمیع اعمال را شامل می شود لکن سیاق آیه در مقام بیان اعمال عبادی است. بنابراین به قرینه ی سیاق، ظهور منقلب شده و آن عموم گسترده از آیه اراده نمی شود و آیه در خصوص عبادات ظهور پیدا می کند. در این صورت تخصیص اکثر مستهجن پیش نخواهد آمد.

استاد حفظه الله: این جواب قابل قبول نیست. زیرا سیاق آیه این است که اوامر این اعمال، ارشادی است و نهی نیز ما  را به این ارشاد می کند که ابطال عمل در آن وجهی که طاعت حساب نمی شود را انجام ندهید. بنابراین همچنان که امر به اطاعت الله و الرسول ارشادی است پس نهی نیز ارشادی خواهد شد. لذا مفاد آیه صدرا و ذیلا این است که وظیفه عبد اطاعت است و نباید با ترک اعمال واجب تمرّد کند یا اینکه اثر اعمال واجب را با ارتکاب کبائر باطل نکند. بنابراین آیه در صدد این نیست که بگوید آیا دست کشیدن از واجب موسع جایز هست با نه. البته قطع عمل در واجبات مضیق جایز نیست. زیرا در این صورت موجب تفویت عمل می شود و ارتباطی به این قاعده ندارد. برای مثال شخص نذر می کند که سه روز آخر در ماه شعبان را روزه بگیرد. بعد از برآورده شدن حاجت، اگر این نذر را انجام ندهد معصیت کرده است.

______________

[۱] ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ؛ النص ؛ ص۱۱