الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
جلسه ۹۷ درس خارج اصول استاد فاطمی حفظه الله
تاریخ: دوشنبه ۱۹ اسفند سال ۱۳۹۸
[کلاس غیرحضوری]
مراد از افراد و مصادیق در محل نزاع چیست؟
الف) مراد، مصادیق خارجیه طبیعت باشد که به وجود آمدهاند و فرد طبیعت قرار گرفتهاند.
ب) مشخصات کلی و ضمائمی که به طبیعت در خارج ضمیمه میشود. یعنی در چه زمانی و مکانی و در چه شرایط و خصوصیات و با چه کیفیتی، طبیعت واقع شده؟ این ضمائم هیچگاه در خارج از طبیعت جدا نمیشود. بنابراین نزاع در این است که «طبیعت بما هی هی» متعلق امر است یا «طبیعت به اضافه آن ضمائم خارجیه»؟ اگر کسی قائل به دومی شود مراد او فرد است و نه طبیعت بما هی هی.
مثلا کسی در هوای سرد قصد کند وضو بگیرد و آن وضو را با آب گرم انجام دهد. متعلق امر در اینجا طبیعت وضو با آب است، یا وضو با آب گرم در هوای سرد؟
ثمره این نزاع در قصد قربت در عبادات جاری میشود: اگر بگوییم دومی متعلق امر است باید در شخص در هر دو قصد قربت کند؛ هم در اصل وضو گرفتن با آب و هم با آب گرم بودن آن. اما اگر متعلق امر طبیعت وضو باشد و او فقط در اصل وضو قصد قربت کند کافی است.
ج) امام خمینی ره در تهذیب الاصول ج۱، ص۳۴۳: مراد از افراد آن مصادیق خارجیه است که شارع به نحو اجمال، آنها را تصور کرده و امر را متعلق کرده به آن مصادیق خارجیه. با این توضیح که در وضع عام و موضوع له خاص گفته شد واضع ابتدا معنای کلی را تصور کرده و سپس لفظ را برای مصادیق خارجیه آن وضع نموده است. متعلق امر شارع نیز به همین صورت است یعنی شارع در امر به «صلّ»، مرادش ایجاد یک فرد از این صلاة است و ابتدا معنای کلی صلاة را تصور کرده و سپس امر را به ایجاد یکی از مصادیق آن صادر میکند. بنابراین طبیعت بما هی هی متعلق امر نیست؛ بلکه طبیعت همراه با فرد متصور اجمالاً، متعلق امر و نهی قرار میگیرد.
استاد حفظه الله:
دیدگاه امام خمینی ره اقوی است.
۱- طبیعت من حیث هی لیست موجود فی الخارج و آنچه در خارج موجود نیست نمیتواند متعلق امر قرار گیرد.
استاد حفظه الله: این سخن درستی نیست. زیرا «ان الطبیعیة موجود بوجود افراده» طبیعت بما هی هی با وجود افرادش در خارج موجود میشود. فرد که در خارج تحقق پیدا میکند، طبیعت نیز در خارج محقق میشود.
۲- از لحاظ فلسفی طبیعت من حیث هی هی لیست إلا هی؛ لا موجودة و لا معدومة، لا مبغوضة و لا مطلوبة. بنابراین نمیتوان مطلوب امر قرار گیرد.
استاد حفظه الله: بحث ما طبیعت در معنای فلسفه نیست. بلکه مراد ما طبیعت در اصول و معنای عرفی آن است. یعنی آنچه در خارج محقق میشود و مطلوبیت و مبغوضیت دارد و لباس وجود میپوشد.
۳- اگر صرف طبیعت ملاحظه شود، هیچ ارزش و فایدهای بر آن مترتب نیست. مثلا صرف طبیعت صلاه، حج و… چه کمال مادی و معنوی بر آن مترتب است؟ آنچه سبب کمال میشود فرد خارجی آن است. متعلق امر مولا باید چیزی باشد که انسان را در مسیر تکامل قرار میدهد و حاجات مادی و معنوی انسان را برطرف کند و آنچه این ویژگیها را دارد فرد و مصداق آن طبایع است.
اشکال آخوند ره بر دلیل سوم: امر، به طبیعت تعلق پیدا میکند، ولی طلب تعلق پیدا میکند به وجود آن طبیعت در خارج.
استاد حفظه الله: مرحوم آخوند بین امر و طلب تفکیک میکند؛ در حالی که چنین تفکیکی معقول نیست.
پاسخ استاد حفظه الله به دلیل سوم: استدلال کننده بین متعلق بعث و غایت بعث خلط کرده است. ممکن است کسی بگوید امر و بعث به طبیعت صرف تعلق گرفته؛ اما غایت از طلب، ایجاد آن طبیعت در خارج باشد.
متعلق امر، طبیعت با آن خصوصیات خارجی که محقق کننده غایت است، میباشد. بنابراین متعلق امر نه طبیعت من حیث هی است؛ و نه افراد خارجیه با خصوصیات مشخص شده؛ بلکه متعلق امر برزخی میان آن دو است، یعنی طبیعتِ بهطور اجمال تصور شده با خصوصیات خارجیهای که اختیارش بر عهده عبد است. عرف از طبیعت و فرد این معنا را میداند و دقتهای فلسفی در این مباحث عرفی مطلوب نیست.
**************