الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
جلسه ۸۵ درس خارج اصول استاد فاطمی حفظه الله
تاریخ: شنبه ۲۵ بهمن سال ۱۳۹۹
[کلاس غیرحضوری]
🔸 ادامه بحث مفاهیم
🔸اشکالات رازی به دلالت کلمه انما به حصر در آیه شریفه ۵۵ سوره مبارکه مائده وجواب اشکال ایشان
🔸دلایل روشن در رد کلام رازی
🔸منشا خطا و اشتباه رازی تعصب بیجای ایشان است
تهیه و تنظیم: محمد صالح قفائی
جلسه ۸۵ درس خارج اصول (۲۵/۱۱/۹۹)
در جلسهٔ قبل به روشنی اثبات شد که کلمهٔ انّما، دلالت بر حصر میکند؛ منتها بعضی از علمای متعصب اهل سنت، بخاطر آیاتی که در اثبات ولایت امیرالمؤمنین در قرآن آمده است، ادعا کرده اند که انّما دلالت بر حصر نمیکند:
« إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ»[۱] منحصراً ولی و سرپرست شما مسلمانها و مؤمنین، خدا است و پیغمبر خدا است و آن مؤمنانی که در حال اقامه نماز و در حال رکوع، زکات و صدقه دادند. مصداق آیه به اتفاق شیعه و سنی، امیرالمؤمنین است؛ یعنی ولی شما منحصرا خدا و پیغمبر و امام علی علیه السلام است که در حال رکوع صدقه داده است.
اشکال: فخر رازی در تفسیر خود میگوید که انّما در اینجا افادهٔ حصر نمیکند و آیه دلالت بر ولایت امیرالمؤمنین نمیکند و رازی آیاتی دیگری را هم آورده که در آنها، انّما دلالت بر حصر نمیکند: « إِنَّمَا مَثَلُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَاءٍ أَنْزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ مِمَّا يَأْكُلُ النَّاسُ وَالْأَنْعَامُ حَتَّىٰ إِذَا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَهَا وَازَّيَّنَتْ وَظَنَّ أَهْلُهَا أَنَّهُمْ قَادِرُونَ عَلَيْهَا أَتَاهَا أَمْرُنَا لَيْلًا أَوْ نَهَارًا فَجَعَلْنَاهَا حَصِيدًا كَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ كَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ»[۲] مثل این زندگی دنیا، مثل آب میماند که این آب را ما از آسمان نازل کردیم و گیاهان زمینی، با این آب اختلاط پیدا کرد و این گیاهانی که شما انسان ها و حیوانها میخورید، تا زمانیکه زمین شروع کرد به زیبایی و سبزه زدن و طروات و اهل این زمین خیال کردند که قادر هستند بروند محصولات خود را بچینند و برداشت کنند؛ در حالیکه ما این زمین سرسبز و با طراوت را خشکاندیم، به طوریکه انگار دیروز چنین زمین سرسبزی وجود نداشت. ما این چنین آیات خود را تفصیلاً بیان میکنیم. رازی میگوید که خدا حال دنیا را به چنین مثلی تشبیه کرده است، در حالیکه میبینیم که حال دنیا، تنها به این مثل منحصر نیست و سه چهار مثال دیگر هم زده شده است و انحصاری در کار نیست. مثلاً در آیه « إِنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ ۚ وَإِنْ تُؤْمِنُوا وَتَتَّقُوا يُؤْتِكُمْ أُجُورَكُمْ وَلَا يَسْأَلْكُمْ أَمْوَالَكُمْ»[۳] همانا زندگی دنیا بازیچه است و چیزی است که شما را از مطلب مهمتر غافل میکند، البته اگر شما ایمان بیاورید و تقوا پیشه کنید، اجر و پاداش خواهید داشت و خداوند درباره نعمتهایی که به شما داده است، شما را مؤاخده نمیکند. در اینجا حیات دنیا مثل زده شده است به لهو و لعب، بنابراین حیات دنیا منحصر در آیهٔ قبل نیست یا در آیه « وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ» که میگوید حیات دنیا، متاع فریبندگی است. پس در آیه «« إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ»[۴] هم، انّما دلالت بر حصر نمیکند.
جواب به اشکال فخر رازی: در همهٔ آیاتی که مربوط به حیات دنیا بود، دنیا تشبیه شده است به اموری که در معنا و حقیقت یکی هستند. یعنی میخواهد بگوید دنیا فناپذیر است و ناپایدار است و ثبات ندارد. منتها این مطلب در قالبهای مختلف بیان شده است تا هرکس به اندازهٔ فهم و شعورش بفهمد. بنابراین مصادیق این آیات، در ظاهر متفاوت، ولی در باطن یکی هستند.
اشکال: اگر انّما مفید حصر باشد، در بعضی از آیات دچار مشکل میشویم. مثلاً در آیه «قُلْ إِنَّمَا يُوحَىٰ إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَٰهُكُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ فَهَلْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ»[۵] بگو که این است و جز این نیست به من فقط وحی شده است که فقط معبود شما یکی است. پس آیا به این وحی آسمانی تسلیم میشوید؟ یا در آیه «قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَىٰ إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَٰهُكُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا»[۶] بگو: «من فقط بشری هستم مثل شما؛ (امتیازم این است که) به من وحی میشود که تنها معبودتان معبود یگانه است؛ پس هر که به لقای پروردگارش امید دارد، باید کاری شایسته انجام دهد، و هیچ کس را در عبادت پروردگارش شریک نکند. اشکال کننده در اینجا میگوید که به پیامبر فقط یک چیز وحی نشده است، بلکه هزاران مسئله به پیامبر وحی شده است و اگر شما بگوئید که انّما مفید حصر است، این اشکال را چه خواهید کرد؟
جواب: حصر در اینجا، حصر اضافی و نسبی است. فعلاً در مقام انتخاب معبود و پرستش داریم حرف میزنیم و میگوئیم شما حق ندارید بیشتر از یک خدا داشته باشید و اگرنه مباحث دیگر هم در جای خود وحی شده است.
پس اگر انسان در آیاتی که مشتمل بر کلمهٔ انّما است خوب دقت کند، میبینید که انّما مفید حصر است. مثلاً آیه «إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ»[۷] کیفر آنها که با خدا و پیامبرش به جنگ برمیخیزند، و اقدام به فساد در روی زمین میکنند، فقط این است که کشته شوند؛ یا به دار آویخته گردند؛ یا دست و پای آنها، بعکس یکدیگر، بریده شود؛ و یا از سرزمین خود تبعید گردند. در اینجا حاکم اسلامی، فقط یکی از این کارها را باید انجام دهد و کاملاً واضح است که انّما در اینجا، دلالت بر حصر میکند. یا مثلاً «إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللَّهِ…»[۸] خداوند، تنها (گوشت) مردار، خون، گوشت خوک و آنچه را نام غیرِ خدا به هنگام ذبح بر آن گفته شود، حرام کرده است. چیزی غیر از این موارد حرام نشده است و انّما در اینجا، دلالت بر حصر میکند. یا مثال روشنتر «لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ إنَّمَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ قَاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَأَخْرَجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ وَظَاهَرُوا عَلَىٰ إِخْرَاجِكُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ ۚ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ»[۹] خدا شما را از نیکی کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانی که در راه دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهی نمیکند؛ چرا که خداوند عدالتپیشگان را دوست دارد. تنها شما را از دوستی و رابطه با کسانی نهی میکند که در امر دین با شما پیکار کردند و شما را از خانه هایتان بیرون راندند یا به بیرونراندن شما کمک کردند و هر کس با آنان رابطه دوستی داشته باشد، ظالم و ستمگر است! که در این آیه، چون بعد از سلب از کلمهٔ انّما استفاده شده است، حصر به روشنی فهمیده میشود. مثل «لیس زید قائماً انّما هو قائد».
نکته مهم: دلالت بر حصر در انّما، دلالت منطوقی است نه مفهومی.
______________
[۱] سوره مائده، آیه ۵۵
[۲] سوره یونس، آیه ۲۴
[۳] سوره محمد، آیه ۳۶
[۴] سوره مائده، آیه ۵۵
[۵] سوره انبیاء، آیه ۱۰۸
[۶] سوره کهف، آیه ۱۱۰
[۷] سوره مائده، آیه ۳۳
[۸] سوره بقره، آیه ۱۷۳
[۹] سوره ممتحنه، آیه ۸ و ۹